اما زنان و مردان امیدوار به کار و تلاش مشغول تلاشی از جنس تولید آنهم تک محصولی ،منطقه ای با اقلیم کوهستانی، سردسیر و راههای منتهی به مناطق عشایری بصورت جاده خاکی و عمدتاً مالرو با شرایط آب و هوایی مستعد، مناسب اجرای طرحهای کشاورزی و منابع طبیعی ، پرورش و نگهداری دام (گوسفند و بز) و تولید صنایع متمرکز شوند.شرایط تولید و نگهداری کاملا سنتی و در نبود امکانات مکانیزاسیون و راه دسترسی رونق تولید در این مناطق با حداقل های سرمایه گذاری صورت می پذیرد.و این حکایت مشترک مناطق روستایی لرستان است.
اما روایت مناطق روستایی شهرستان الیگودرز با وسعت جغرافیایی 1170 کیلومتر مربع در دو منطقه پیشکوه و پشت کوه قدری متفاوت و شرایط سخت است در تابستان آفتاب تابان و دسترسی به منابع آب و علف برای دامپروری دشوار است و کوچ به دامنه کوهستان حتی خانه های عمدتا"گل و سنگی را ترک و در سیاه چادر سکونت نمایند.سیاه چادری که ماحصل دسترنج زنانی است از جنس صبر و زحمت،سختی و زندگی پا به پای مردان و در بسیاری از موارد کوشا تر از مردان ایل می جنگند تا زندگی بقایش را به رخ کوهستان های سر به فلک کشیده زاگرس برساند.حکایت سختی زندگی برای زنان و دختران روستایی در بخش ذلقی الیگودرز حکایتی از جنس نداشته های اولیه زیستن است که حتی تصور داشتنش را در ذهن ندارند.
فرسنگ ها راه خاکی و کوهستانی با پیچ و خم های سخت و خطرناک،پراکندگی جغرافیایی،نداشتن سرپناه مناسب،کمبود آب آشامیدنی سالم،بهداشت کم و نبود وسایل بهداشتی،،سوء تغذیه،سوخت سنتی،تکیه به دامپروری سنتی و بار سخت فراوری محصولات لبنی،پخت نان و تامین غذای حداقلی بار سنگینی است بر دوش زنان ساکن در روستاهای توسعه نیافته ذلقی الیگودرز تا در تامین اقتصاد خانواده نقش آفرین باشند.حکایت زنان ذلقی در بخش اجتماعی هم قابل تامل و سرنوشتی از جنس پدر سالاری و حکایت تصمیم بزرگان ایل است آنجا که دختران در همان سال های اول زندگی آموزش ابتدایی را در مدارس روستای محل سکونت (که عمدتا" در سال های اخیر کانکسی و یا اتاقکی در گوشه روستا است) فارغ التحصیل ویا ترک تحصیل می کنند. دیگر پایان راه است تا آماده تصمیم بزرگان برای رفتن به خانه بخت شوند.ازدواجی که خود نقشی در انتخاب ندارند و بهانه ایی نیست حداقل ها کافی است تا سیاه چادری دیگر در روستا و یا اتاقی گلین ساخته شود تا زوجی زندگی خود را آغاز نمایند تا چرخه ماندن در روستا و تداوم بقای ایل حفظ شود و در کنار این زندگی ساده نوعروس کوهستان هر آینه باید آمادگی تعدد ازدواج همسر را نیز داشته باشند در پاییز و زمستان با اولین بارندگی مشکلات قطع ارتباط و راه آغاز می شود.
در کنار همه سختی های معیشتی و کمبود امکانات،توسعه نیافتگی قصه مادران باردار و فرزند آوری جذاب و هیجان برانگیز است قصه ای پر از اضطراب و درد های سخت زایمان در دل کوهستان آنجا که امکاناتی برای تولد وجود ندارد و ریسک زایمان برای سلامت کودک و مادر بسیار بالاست آنهم برای بچه های اول و زایمان اولی!! بار داری در سنین پایین،عدم رعایت فاصله زایمان،عدم دسترسی به مراکز بهداشتی، فاصله زیاد و راه نامناسب برای انتقال سریع به مراکز درمانی،تغذیه نامناسب و ... شرایط را به مراتب دشوارتر می نماید تا خطر در کمین مادران مناطق محروم وکوهستانی باشد. اگر چه سال های دور قابله و مامای محلی این وظیفه دشوار را بعهده داشت اما با افزایش خطرات و آسیب پذیری دیگر مجالی برای زایمان خانگی نیست و این پیکار نابرابر سختی های زندگی با زنان ادامه دارد تا کوه های سربه فلک کشید بخش ذلقی به نظاره بنشید که پایان این نبرد بیرحمانه چه می شود.