شناسه خبر : 63149 دوشنبه 22 آذر 1400 13:55
پرونده تاریخچه­ کیوریتور ها

اولین کیوریتور های تاریخ چه کسانی بودند ؟

فرهنگ لغات کمبریج عبارت کیوریتور را این‌گونه تعریف کرده است: مسئول دپارتمان‌های موزه یا سایر بخش‌های آن که آثار هنری یا اشیای دیگر در آن‌ها نگهداری می‌شود. کیوریتور وظیفه‌ی طبقه‌بندی، سازماندهی و نمایش این آثار را برعهده دارد.

کارگران موزه قدیمی
یک کیوریتور درگذشته تنها وظیفه داشت آثار هنری را انتخاب و تفسیر کند، اما امروزه وظایف وی گستردگی بیشتری یافته و تهیه‌کنندگی، سرپرستی، آموزش، مدیریت و برنامه‌ریزی نیز به آن‌ها اضافه‌شده است. تهیه‌ی برچسب روی دیوارها، کاتالوگ‌ها، راه‌اندازی وب‌سایت و سایر امور موزه یا گالری نیز بر عهده‌ی کیوریتور است. یک کیوریتور در قرن ۲۱ میلادی باید با جامعه و رسانه‌ها ارتباط بیشتری برقرار سازد و در نشست‌های مطبوعاتی شرکت کند. باید در فعالیت‌های درآمدزا شرکت کند و با همکاری با مدارس و مراکز علمی، ارائه‌ی سخنرانی و برگزاری سمینار و فراهم‌آوری فرصت‌های شغلی بیشتر، وارد دنیای آکادمیک شود.

عبارت «کیوریتور» اولین بار در اواسط قرن 14 میلادی و به معنای سرپرست، ناظر و مدیر بکار ‌رفت. ریشه‌ی آن به فعل «Curate» در زبان لاتین و به معنای «مراقبت کردن از» بازمی‌گردد؛ در اصل این کلمه برای توصیف افرادی به کار می‌رفت که از بیماران روانی نگهداری می‌کردند. پیشرفت و توسعه‌ی نقش کیوریتور به شکل امروزی آن با رشد و پیشرفت فعالیت مجموعه‌داری به‌عنوان سرگرمی افراد ثروتمند ارتباط دارد.

 جمع‌آوری اشیاء مختلف و متنوع ازجمله نمونه‌های طبیعی و زمین‌شناسی، آثار حکاکی شده، اشیاء تزئینی و هنری، تاریخچه‌ی فرهنگی بس طولانی دارد؛ ارسطو اولین فردی است که در سال ۳۴۰ پیش از میلاد دست به این کار زد. وی به همراه شاگرد خود، ثئوفراستوس به جمع‌آوری و طبقه‌بندی آثار و نمونه‌های گیاهی و جانوری پرداخت. در قرن ۱۷ میلادی علاقه به جمع‌آوری آثار هنری و تاریخی در میان ثروتمندان افزایش پیدا کرد. آن‌ها یک یا چند اتاق خانه‌ی خود را به نگهداری و نمایش مجموعه‌های خود اختصاص می‌دادند. این اتاق‌ها «کابینت‌های کنجکاوی» نامیده شدند. مجموعه‌دار آثار موردنظر خود برای جمع‌آوری را انتخاب می‌کرد و یا این وظیفه را به یکی از خدمه‌های خانه می‌سپرد. فردی که مسئول مراقبت از آثار هنری، مجموعه‌ی اشیا و عتیقه‌ها بود نگهدار یا کیپر (keeper) نامیده ‌شد.

نقاشی
رابرت هوک، فیلسوف انگلیسی (۱۷۰۳-۱۶۳۵) اولین نگهدار، کلیددار و متصدی گنجینه‌ی انجمن سلطنتی لندن بود. انجمن سلطنتی، در سال ۱۶۶۰ میلادی و باهدف ارتقا دانش طبیعی از طریق مشاهده و آزمایش تأسیس شد. این گنجینه شامل مجموعه‌ای عمومی از اشیاء طبیعی و مصنوعی بود که برخی معمولی و برخی دیگر نادر بودند. در سال ۱۶۶۱ نام هوک به‌عنوان کیوریتور تجربی در آرشیوهای انجمن ثبت شد، اما این عنوان شغلی هرگز به آثار هنری اشاره نمی‌کرد؛ در عوض مسئولیت سازمان‌دهی، مراقبت و هماهنگی نمایش هفتگی آزمایش‌های جدید علمی بر عهده‌ی هوک بود. نقش هوک به جایگاهی ارتقا یافت که ما امروزه آن را کلیددار یا نگهدار می‌شناسیم، او بیش از ۴۰ سال عهده‌دار این سمت بود. وظیفه‌ی هوک ثبت و نگهداری، پژوهش و تهیه‌ی کاتالوگ برای فعالیت‌های انجمن بود. وظایف هوک را می‌توان مستقیماً با تفسیر و تعبیر امروزی ما از نقش یک کیوریتور مقایسه کرد.

نقاشی

طی دو قرن ۱۸ و ۱۹ میلادی مجموعه‌های بزرگی در سراسر جهان گردآوری شد. در این دوره نقش مدیر موزه، نگهدار و کیوریتور اغلب مبهم شده بود، اما واژه‌ی «کیوریتور» به‌طور مستقیم با مسئول موزه یا سایر مجموعه‌ی اشیا، آثار هنری و غیره ارتباط داشت. امروزه نقش کیوریتور قابلیت پیشرفت دارد و شامل تصمیم-گیری در مورد آنچه به مجموعه افزوده می‌شود (جمع‌آوری اشیا از طریق خرید، هدیه یا کمیسیون)، انجام تحقیقات مقدماتی یا تکمیلی بر روی یک شی یا مجموعه‌ای از اشیا، مراقبت و مستندنگاری آثار هنری، اطلاع‌رسانی به جامعه یا همکاری با نشریات علمی و نمایشگاه‌ها نیز می‌شود.

 با توجه به فرهنگ بصری و ذوق و سلیقه، نقش اصلی کیوریتور را می‌توان همان نقش کارشناس دانست. این الگوی کهن از میانه تا اواخر قرن ۱۹ به‌تدریج شکل گرفت و در اواسط قرن ۲۰ تجلی یافت. نقش خود موزه نیز در طول این دوره تغییر کرد. موزه دیگر یک مخزن برای نگهداری مجموعه‌ها نبود بلکه تبدیل به مکانی برای جذب مخاطبان بیشتر و آموزش شد، هنرمندان و کیوریتور‌ها می‌توانستند در آنجا و درکنار یکدیگر کار کنند و با کمک ابزارهای جدید بیان و نمایش دست به تجربه‌آزمایی زنند. در همین زمان بود که با ظهور برخی چهره‌های تأثیرگذار هنری، پروژه‌های نمایشگاهی اجرا شد که فراتر از نمایش صرف آثار یک مجموعه بودند. این نسل جدید از کیوریتورها توانستند میان آثار مختلف ارتباط برقرار کنند، روی تم‌های تاریخی متمرکز شوند و هنرمندانی با سبک‌ها و اسلوب‌های مشابه را در کنار یکدیگر و در یک گروه قرار دهند.

هارالد زیمن (کیوریتور و هنرمند سوئیسی، ۲۰۰۵-۱۹۳۳) و پونتاس هالتن (مجموعه‌دار هنری و مدیر موزه اهل سوئد، ۲۰۰۶-۱۹۲۴) دو تن از کیوریتورهای بعد از جنگ جهانی دوم، پروژه‌های پیشرویی را اجرا کردند. هالتن به‌عنوان مدیر موزه‌ی مدرن استکهلم (۱۹۷۳-۱۹۵۸) مبتکر افزودن برنامه‌های مناظره، کنسرت و نمایش فیلم به گالری در کنار معرفی جنبش‌های مهمی مانند جنبش پاپ آمریکایی بود. او به پاریس مهاجرت کرد و در سال ۱۹۷۳موزه‌ی ملی هنر مدرن (مرکز هنری ژرژ پمپیدو) را تأسیس کرد. وی در آنجا نمایشگاه‌های پیشرویی را باهدف مرتبط ساختن تولیدات فرهنگی شهرهای مهم اروپایی و تغییر الگو در راه-اندازی نمایشگاه برگزار کرد. زیمن که کار خود را به‌عنوان بازیگر، طراح صحنه‌ی تئاتر و نقاش آغاز کرده ‌بود تا سال ۱۹۵۷ هیچ نمایشگاهی برپا نکرد. وی برای اولین بار این امکان را برای کریستو و ژان کلود فراهم‌کرد تا کل یک ساختمان را بسته‌بندی کنند. وی در سال ۱۹۶۹ نمایشگاه «در ذهن خود زندگی کنید: زمانی که نگرش‌ها شکل می‌گیرند» را برپا کرد که نتیجه‌‌اش شکل‌گیری یک فرمت نمایشگاهی بزرگ بود که در آن آثار هنری را حول یک مفهوم محوری به هم پیوند می‌داد و نمایش آن‌ها در کنار هم اغلب با روابط جدیدتری همراه بود. موزه‌داری و کیوریتوری برای اولین بار در این شیوه‌ی نوین برپایی نمایشگاه مورد نقد و ارزیابی قرار گرفتند، زیرا گفته می‌شد که کفه‌ی ترازوی تمرکز میان هنر، هنرمند و کیوریتور به‌مراتب سنگین‌تر از کفه‌ی مفهوم موزه‌داری و کیوریتوری است.

تابلوی نقاشی قدیمی
 





اخلاق مدار باشیم، استفاد از اخبار و تصاویر با ذکر منبع نورفتو مجاز می‌باشد.
Copyright © 2020 www.‎NoorPhoto.ir, All rights reserved.