شناسه خبر : 69316 چهارشنبه 27 مهر 1401 15:3
(8) بررسی تهیه و انتشار عکس خبری از تجمعات اعتراضی در رسانه های داخلی در گفتگو با "مجید سعیدی"

مبارز نیستم ، یک عکاس معترضم

این روزها روایت واقعیت‌ها و ثبت تصاویر سیاسی شده و از آسیب‌های جامعه سیاست‌زده، تهی شدن حرفه‌ها از اصل معنا و کارکرد واقعی خود است به این شکل که فرد عکاس یا خبرنگار در حین کار به اتهام جاسوسی یا اقدام علیه امنیت ملی دستگیر می‌شود و سابقه تکرار چنین اتفاقاتی در سالهای اخیر موجب شده که بسیاری از خبرنگاران و عکاسان در جریان اعتراضات و ناآرامی‌ها در صحنه حاضر نباشند و عطای ثبت تاریخ روایی و تصویری این ایام را به لقای آن ببخشند.


دادگاه رسیدیگی به جرائم مجید سعیدی
حضور مجید سعیدی در دادگاه رسیدگی به اتهامات افراد بازداشت شده در حوادث معترضین به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری سال 1388
 

مجید سعیدی، یکی از عکاسان باسابقه‌ای است که از سال 1369 به صورت حرفه‌ای عکاسی را آغاز کرد و در وقایع مهم تاریخی او جنگ‌های مختلفی حضور داشته و عکاسی کرده است. «زندگی در جنگ» یکی از مهم‌ترین پروژه های سعیدی است که به موضوع زندگی در ایام جنگ افغانستان می‌پردازد.

 تاکنون آثاراین عکاس بین‌المللی در روزنامه‌ها و مجلات معتبر بین‌المللی همچون تایمز لندن، اشپیگل، لایف، نیویورک تایمز، واشینگتن پست، واشینگتن تایمز، مجله تایم و پاری مچ منتشر شده است. سعیدی به واسطه فعالیتش در وقایع متعدد ایران چندین بار توسط نیروهای امنیتی دستگیر شده و هم‌اکنون به قید وثیقه آزاد است. تمرکز اصلی او بر روی مسائل اجتماعی، حقوق بشر و عدالت و برابری به خصوص درخاورمیانه است.

سعیدی این روزها به عنوان عکاس مستقل در موسسه getty images مشغول به فعالیت است. به گفته خودش او یک مبارز نیست، یک عکاس معترض است که اعتراضش را از طریق دوربین عکاسی نشان می‌دهد. در ادامه مشروح این گفتگو را می‌خوانید؛

نورفتو: خب در ابتدای مصاحبه به عنوان کسی که تجربه کار با رسانه‌های خارجی بسیاری را دارد و در اعتراضات و جنگ‌های زیادی هم حضور داشته کمی درباره شیوه کار در مواقعی مثل اعتراضات اخیر در ایران توضیح دهید.

ببینید در همه کشورهای دنیا ناآرامی و اعتراضات وجود دارد، مثلا همین الان که در ایران ناآرامی وجود دارد در فرانسه هم اعتراضات و اعتصاباتی وجود دارد ولی کسی مشکلی با این ناآرامی‌ها ندارد و نام این اعتراضات را براندازی نمی‌گذارد اما وقتی در یک کشور با هر چیزی، حتی شعارهای ساده و محدود هم برخورد امنیتی میکند، نتیجه‌ش اینکه الان در خیابان‌ها مردم شعار براندازی می‌دهند. در دوران ما همیشه اینطور بوده که از بچگی گفتند یک دشمن خطرناک برای ما وجود دارد که جمهوری اسلامی قرار است ما را از این دشمن فرضی محافظت کند اما دهه هشتاد و دهه نودی‌هایی که دائما در فضای مجازی هستند و دارای تفکیک ذهنی هستند و اتفاقات دنیا را رصد می‌کنند از ما خیلی باهوش‌ترند و درک سیاسی بالایی دارند پس نمی‌توانیم آنها را بترسانیم که یک دشمن پشت پرده است که به شما آسیب می‌زند. لازم است که سیاستمداران و حاکمان هم متوجه این هوش و درایت شوند و بدانند که با لجاجت نمی‌توان حکمرانی کرد باید همراه مردم بود. حتی به قول حاکمیت درصد کمی هم باشند به هر حال جزو همین آب و خاک هستند اما از این درد و دل‌‎ها که بگذریم در همه جای دنیا برای مواقع بحران دستورالعمل و آئین نامه ای تهیه می‌شود که هرکس وظیفه خود را بداند. به عنوان مثال من برای آژانس gettyimages کار می‌کنم هم شرح کارم مشخص است و هم کارت این آژانس را دارم و هم همه اطلاعات شخصی من در دسترس  رسانه‌ای که برایش کار می‌کنم است بنابراین دیگر ایجاد محدودیت معنایی ندارد. حتی در آمریکا برای عکاسی  جنگ در ارتش آمریکا هم دستورالعمل‌هایی وجود دارد مثلا یک عکاس حق ندارد از جنازه سرباز ارتش آمریکایی عکس بگیرد اما این به معنای آن نیست که کلا عکاسی ممنوع باشد و فقط باید دستورالعمل‌های محول شده را رعایت کنی. اما وقتی یک عکاس محدود می‌شود رسانه‌های اجتماعی و گوشی‌های همراه جای افراد حرفه‌ای را می‌گیرند کما اینکه در اعتراضات اخیر هم گوشی‌های تلفن همراه و سوشال مدیا پیش برنده هستند و اینها مثل خبرنگاران قابل کنترل نیستند. اتفاقی که می‌افتد اینکه چون در حال حاضر رسانه‌ای نداریم که عکس و فیلم‌های فعلی را منتشر کند مردم این عکس و فیلم‌ها را برای رسانه‌های خارجی و سوشال مدیا می‌فرستند تا دیده شود اما اگر از همان دهه هفتاد و از سال 1388که مشابه این اتفاقات رخ داده بود مسئولان تصمیم ‌و تدبیری برای این محدودیت‌‎های رسانه ای کرده بودند الان دلیلی نداشت که از همه خبرنگاران و عکاسان بترسند. اگر از ابتدای کار خبرنگار و عکاس آزاد بود و خط قرمزش را هم رعایت می‌کرد خواه ناخواه کسی سراغ تصاویر موبایل  نمی‌رفت و رسانه‌های خارجی هم برای دریافت عکس وفیلم به رسانه های رسمی و خبرنگاران رجوع می‌کردند و سراغ عکس و ویدئوی موبایلی نمی‌رفتند.

نورفتو: در میانه همین اعتراضات یکسری سایت و بلاگ هم در خارج از ایران هستند که از مردم می‌خواهند برایشان عکس و فیلم بفرستند  در مورد حرفه‌ای بودن اینکار هم بگویید.

حالا در این میان یکسری هستند که همیشه همه جا هستند و از آب گل‌آلود ماهی می‌گیرند و حتی فیک نیوز به خرد ملت می‌دهند. معمولا در وقایع و اتفاقاتی شبیه وقایع این چنینی مردم هیجان‌زده هستند و دوست دارند صدای خودشان را به کشورهای دیگر با ارسال فیلم وعکس برسانند اما نمی‌دانند که تبعات این کار چیست و اگر بابت چنین موضوعی دستگیر شوند چه اتفاقاتی در انتظارشان است.

اغتشاشات و حوادث سال 1388
 

اغتشاشات و حوادث سال 1388
حضور معترضین به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری سال 1388 در خیابان های تهران

نورفتو: شما خودتان سابقه دستگیر شدن به خاطر عکاسی را دارید؟

بله، من اولین بار سال 1385 دستگیر شدم و آخرینش همین چند وقت پیش دستگیر شدم و در ابتدای این اعتراضات هم از طرف نیروهای امنیتی با من تماس گرفتند و گفتند که در این وضعیت حق ندارم بیرون بروم و عکاسی هم نکنم و من را متوجه تهدید ها کردند.

نورفتو: یکی از اصول حرفه‌ای عکاسی و خبرنگاری اصل بی‌طرفی است این درحالیست که در برخی از وقایع و اتفاقات این اصل کلا توسط عکاس یا خبرنگار رعایت نمی‌شود نظر شما درباره رعایت این اصل در بزنگاه‌های تاریخی مهم چیست؟

خیلی ها درباره اصل بی طرفی خبرنگار وعکاس سخن می‌گویند اما به نظر من این بی‌طرفی زمانی امکانپذیر است که منِ عکاس به یک کشور دیگر برای عکاسی بروم ولی در کشور خودم نمی‌توانم بی طرف باشم چون یکسری از مسائل و مشکلات موجود مسائل زندگی من هم است و نسبت به آن احساس دارم و هر انسان آزاده ای طرفدار مردمش است. درست است که واقعیت را نشان می‌دهم چون قابل انکار نیست اما نمی‌توانم حسم را دخیل نکنم. حالا یکسری از دوستان خارج از کشور هم هستند که از همکاران ما بودند و آدم‌های شریفی هم هستند، با شعار دموکراسی و آزادی برای ایران کار می‌کنند و بی‌طرف هم نیستند اما فرق آنها با من که در ایران هستم این است که من کف خیابان هستم و هروقت هم بخواهند من را بگیرند آدرس و همه اطلاعاتم را دارند اما آن دوستان خارج از ایران هستند و هرکاری هم بکنند اتفاقی برایشان نمی‌افتد و استرسی هم بابت هیچ چیز ندارند.

نورفتو: خب خود شما وقتی اعتراضات اخیر را دیدید هیجان زده نشدید که دوربین دست بگیرید و عکاسی کنید؟

اتفاقا در این مدت خیلی ها از من پرسیدند که چرا عکاسی نمی‌کنی؟ خب وقتی روز اول  اعتراضات به من زنگ می‌زنند و می‌گویند بیرون نرو! از طرفی من حکم هم دارم و می‌دانم اگر بیرون بروم و دستگیر شوم حکم شش ساله زندانم اجرایی می‌شود عقل حکم می‌کند بیرون نروم چون به عنوان یک عکاس یا خبرنگار باهوش باید وضعیت را بسنجم و بدانم الان وقت بیرون رفتن نیست اما در این میان یکسری آن طرف دنیا نشستند و می‌گویند عکس و فیلمتان را بفرستید و خیلی‌ها هم نمی‌دانند که همین عکس‌ها و فیلم‌ها فروخته می‌شود و این کار یک بیزینس است و این بیزینس یعنی نون زدن در خون ملت و مکیدن خون مردم. چون یک نفر باید در ایران از جان خودش بگذرد تا عکس و فیلم بگیرد و افراد آن طرف آب این عکس و فیلم‌ها را به رسانه‌های خارجی می‌فروشند.

دادگاه رسیدیگی به جرائم مجید سعیدی
حضور مجید سعیدی در دادگاه رسیدگی به اتهامات افراد بازداشت شده در حوادث معترضین به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری سال 1388

نورفتو: آژانس getty images  که شما در حال حاضر برایش کار می‌کنید در چنین موقعیتی چگونه برخورد کرد؟

آژانسی که من برایش کار میکنم یکی از بزرگترین آژانس‌های عکس دنیاست و به راحتی می‌تواند من را شیر کند که برو برای ما عکاسی کن  اما بعد از تماس امنیتی که با من گرفته شد، من یک ایمیل از آژانسم دریافت کردم با این مضمون که «ما در جریان اتفاقات ایران هستیم و خواستیم بگوییم جان تو برای ما مقدم بر هرچیز دیگری است و اصلا خودت را به خطر ننداز.» این رفتار یک رسانه حرفه‌ای است نه اینکه مردم را گوشت قربانی کنی و جلوی گرگ بندازی. نکته مهم‌تر اینکه خیلی از کسانی که افراد را تشویق به عکاسی و  فیلمبرداری می‌کنند رسانه و یا افراد معروفی نیستند که در اتفاقات و جنبش تاثیرگذار باشند و فقط به فکر منافع خودشان هستند. خیلی‌هایشان حتی با اینکه راهشان هم دور است در طول این اتفاقات یک بیانیه ندادند و اعتراضی هم نکردند. این تشویق به فیلمبرداری و عکاسی ممکن است  برای کشورهای دیگر که همه چیز امنیتی نیست عادی باشد و مشکلی هم پیش نیاید اما در اوضاع فعلی کشور همه چیز امنیتی است و اینکه در چنین اوضاعی افراد را تشویق به چنین کاری کنیم اصلا حرفه ای نیست.

نکته دیگر اینکه وقتی منِ عکاس می‌روم و عکس می‌گیرم مثل یک کارگر روزمزد پول عکاسی‌م را می‌گیرم اما موارد زیادی بوده که عکاسان از ایران عکس‌هایی برای همین صفحات و سایت‌های خارج از کشور فرستادند اما زمان تسویه که رسیده به بهانه حساب خارجی نداشتن و تحریم و اینها پول فرد عکاس را ندادند. اگر این سایت‌ها یا صفحات اینستاگرامی آژانس هستند یا فعالیتشان رسمی است اینکه یک نفر وبسایت شخصی بزند به اسم آژانس و هزینه جانی‌ و مالی اش  را کسان دیگری بدهند درست نیست.

 

نورفتو: خب پس با درنظرگرفتن اینکه هوش اقتضا می‌کند عکاس و خبرنگار این روزها به خیابان نروند، تکلیف تاریخ تصویری کشور چه می‌شود؟

مردم به جای ما کار می‌کنند و به حد کافی عکس و فیلم می‌گیرند و در حال حاضر شهروند خبرنگاران کار اطلاع رسانی را انجام می‎دهند. خبرنگار و عکاس حرفه‌ای کسی است که هوش دارد و موقعیت را خوب می‌سنجد و می‌داند چه موقع بیرون برود چه موقع نرود. خود من هم هر زمانی که وقتش برسد دوربین دستم می‌گیرم و می‌روم عکاسی. منتها زمانی که بدانم اندازه جمعیت و شلوغی به حدی است که شرایط برای امنیت من عکاس فراهم است نه اعتراضات متفرق و کم جمعیت فعلی که هرآن ممکن است دستگیر شوم و تا سالها در زندان بمانم چون در آن صورت ممکن است به خاطر داخل زندان بودن از ثبت تصویر خیلی از وقایع مهم و تاریخ ساز دیگر جا بمانم . کاملا مشخص است که من اگر برای اعتراض 500 نفر میدان ولیعصر بروم دستگیر می‌شوم پس میگذارم زمانی می‌روم که ریسکش کمتر است.  وقتی موصل عراق در حال سقوط بود خیلی‌ها گفتند الان وقت عکاسی نیست و بهتره نروی اما من تصمیم گرفتم بروم و عکس‌های خوبی هم گرفتم چون شرایط را سنجیدم و تشخیص دادم که بروم بهتر است. این را هم بگویم که من هیچ وقت مبارز نبودم و نیستم من فقط یک ژورنالیست معترضم که اعتراضم را با عکس‌ها و تصاویری که ثبت می‌کنم نشان می‌دهم.در تاریخ همیشه هم همینطور بوده مثلا از اعتصابات سال‌های قبل 1357 تصاویر و عکس‌های محدودی وجود دارد اما از روزهای بهمن ماه انقلاب 1357 عکس های زیادی وجود دارد چون آن زمان، زمانی بوده که عکاسان می‌بایست بیرون می‌رفتند و عکاسی می‌کردند.

نورفتو: خب شما الان به عنوان عکاس رسانه خارجی هم اجازه عکاسی ندارید؟

یک قانون نانوشته‌ای از سال 1388 گذاشته شد با این توضیح که ما اجازه عکاسی از تجمعات غیرقانونی را نداریم ولی راهپیمایی‌های حکومتی را اجازه داریم عکاسی کنیم و این هم قانون عجیب غریبی است.

نورفتو: با این حساب اگر یک عکاس امروز بخواهد برود عکاسی باید چه کند؟

بنظرم بعد از سال 1388 که امنیت کشور دست نظامی ها افتاده برای دریافت مجوز عکاسی و فیلمبرداری هم باید از مسئولان و دست اندرکاران نظامی مجوز گرفت اگرچه به نظر من اصلا چنین مجوزی در کار نیست و غیر از خود کسانی که در بدنه حاکمیت هستند کسی دیگر حق فیلمبرداری و عکاسی ندارد و جالب اینکه این مستندها عکسها هم برای کسانی تهیه می‌شود که همسو با نظرات و ایدئولوژی حاکمیتی است و مثلا در رسانه ملی منتشر می‌شود در حالیکه اگر تصمیم‌گیران باهوش باشند برای افراد میانه که مخالف نظرات و ایدئولوژی های حاکم هستند مستندسازی می‌کنند که آنها را هم با خودشان موافق کنند. لازم است مسئولان از افراد باهوش در تصمیم‌گیری‌ها استفاده کنند.

دادگاه رسیدیگی به جرائم مجید سعیدی
حضور مجید سعیدی در دادگاه رسیدگی به اتهامات افراد بازداشت شده در حوادث معترضین به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری سال 1388

نورفتو: به عنوان سوال پایانی اینکه چرا عکاسان و خبرنگاران رسانه های دولتی که از بدنه حاکمیت هستند در صحنه حضور ندارند؟

بنظرم پاسخ این سوال را از هرکسی بپرسید می‌داند؛ چون در حال حاضر همه رسانه‌ها برای دولت و حاکمیت است و چون حاکمیت نمی‌خواهد عکس و فیلمی از این اعتراضات باقی بماند عکاسان و خبرنگاران رسانه های دولتی هم اتفاقات را روایت نمی‌کنند چون خیلی‌هایشان غم نان دارند و ناچارند سکوت کنند و در رسانه بمانند. معدود رسانه‌های به اصطلاح مستقل هم که وقتی خبرنگارشان کار می‌کند دستگیر می‌کنند و می‌برند مثل خانم حامدی و محمدی و سایر دوستان.

اغتشاشات و حوادث سال 1388
حضور معترضین به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری سال 1388 در خیابان های تهران

در پایان امیدوارم همکاران من که میدانم هیچکدام خطایی نداشتند آزاد شوند.

 





اخلاق مدار باشیم، استفاد از اخبار و تصاویر با ذکر منبع نورفتو مجاز می‌باشد.
Copyright © 2020 www.‎NoorPhoto.ir, All rights reserved.