دوم اینکه عدم نظارت بر افزایش هزینه هایی مانند بالا رفتن بی رویه نهاده های دامی مانند کاه، یونجه و انواع علوفه و هزینه بالای داروهای دام ، بخصوص خارج نمودن واکسن تب برفکی از سوبسیت دولتی و نرخ گزاف آن به یکباره از رایگان بودن به قیمت ۱ میلیون تا ۱ میلیون و ۸۰۰ هزارتومان دامداران عشایر را دلسرد کرده و سومین علت فاصله بین هزینه های درحال افزایش برای نگه داشتن دام با قیمت نرخ گذاری فروش گوشت قرمز و سود کم لبنیات از این حرفه، دامداران را وادار به فروش دام و عدم جایگزین آن برای ادامه کار می کند .
نسل جدید عشایر شاهد بیکاری پدران و مادران خود در مراتع کم آب دشت خشک هستند و برای تامین حتی آب شرب خانوار می بایست مسافتهای طولانی را طی کنند و حیوانات بدون آبشخور مناسب منتظر رسیدن آب باشند. آنها کوس بیزاری خود را از حرفه اجدادی به صدا درآوردند و دیگر تمایلی به ادامه تولیدات عشایری نداشته ، به مصرف گرایی درشهر روی آوردند .
حال باید دید آیا دولتمردان جدید با کنار گذاشتن سومدیریت و حمایت از عشایر قادر به تقویت تولیدات عشایری هستند تا با بارقه ای از امید آنها را در ادامه زندگی مشقت بار عشایری شکوفا سازند؟ یا باید شاهد افزایش خیل عظیمی از بیکاران مصرف گرای شهری و کارتن خوابهای حاشیه نشین باشیم؟
مراتع تمام امید دامدار برای زنده نگه داشتن دامش هست . مراتع دشت لار، از بازه زمانی ۱۵ فروردین تا اواخرشهریور ماه ، به وسعت ۲ هزار و ۴۰۰ هکتار، جهت رشد و تامین علوفه ها برای فصل پاییز به حالت قرق درمی آید.
که ضلع غربی لار با سختی های خودش، بعد از ۲۰ سال به همت خود دامداران و عشایر و شورای روستای ییلاقی آب اسک، آب رسانی شد.
با توجه به مخارج اجاره مرتع ، تامین علوفه، حقوق مرتع بان ، چوپان و هزینه های درمان دام سالم نه تنها دخل و خرج دامداران باهم هیچ همخوانی ندارد می توان به جرات گفت؛ اگر مرتع نباشد، با فروش همه گله، دامدار باز در تامین علوفه دامش دچار چالش خواهد شد.
واگر مسئولین وزارت صمت، وزارت جهادکشاورزی، وزارت منابع طبیعی مدیریت درستی را اتخاذ نکنند همه آحاد جامعه هم برای تامین گوشت مصرفی خانوارشان با مشکل روبرو می شوند.
منبع خبر : گلناز پیغمبرزاده / نورفتو