مجموعه نشستهای هفته تصویرگری ۱۴۰۰ به همت انجمن تصویرگران ایران میزبان تصویرگران و گرافیستهای نامآشنایی چون فرشید مثقالی، کیانوش غریبپور بود. در یکی از بخشهای برخط این نشست به نام چالشهای تصویرگری امروز سحر ترهنده گفت: به دلیل گرانی هر روزه کاغذ و همه ادوات مورد نیاز چاپ، به خصوص طی ۲ سال قبل تعداد ناشران کم شد و مجموعه هایی تعطیل و چاپ کتاب و سفارش ها کاهش یافت.
وی ادامه داد: دلیل دیگر فقدان کار حرفه ای است. ما در کار چاپ سنتی هستیم اما در خود کار هم توانایی انجام آن را نداریم. خیلی از تصویرگران هم دنبال کار خوب نیستند و هر کاری که پیشنهاد شود را قبول می کنند. قراردادهایی را با شرایط نامناسب می پذیرند. رفتار حرفه ای شامل رعایت عوامل مختلف است، حتی از گفت و گوی درست هم ناآگاه هستند و نمی دانند چگونه باید خود را معرفی کنند.
ترهنده اضافه کرد: ما در حال تولید کتاب کودک هستیم و کار ما در رده هنرهای تجسمی است. بحث قراردادها بسیار مهم است، بالغ بر ۷۰ درصد تصویرگران ترجیح میدهند فریمی قرار ببندند، علت آن هم این است که مسائل مالی بسیار پررنگ شده و در صورت قرارداد پشت جلد، زمان می برد تا پول برگردد. نکته دیگر هم درگیری نویسنده و تصویرگر هم هست، فضاهای آموزشی و دانشگاهی هم هست که مسائل پایه در تولید هم آموزش داده نمی شود.
این تصویرگر ادامه داد: به هر حال اگر دانشگاه ها هم پاسخ مناسبی به ما نمی دهند می توانیم، در فضاهای موجود جست و جو کنیم و خودمان دنبال کسب دانش و تجربه برویم.
باید هویت تصویرگر تعریف شود
هدی حدادی، در ادامه این نشست اظهار داشت: یکی از مسائل مهم، موضوع مالی است. ما امنیت شغلی هم نداریم اما هویت هم موضوع مهمی است. سالها پرسیدیم که ما چه کسی هستیم، هنرمندیم؟ نویسنده ایم؟ اهل قلم هستیم؟ ما بیمه نویسندگان هستیم، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ما را اهل قلم می داند و خودمان کارمان را تجسمی می دانیم و به طور کلی از تعریف خود دچار چالش هستیم.
وی ادامه داد: از یک سو جامعه مهم است، از سوی دیگر خود ما صنف داریم. نقاش ها به ما از بالا نگاه کرده اند، اصناف دیگر هم کار ما را جدی نگرفته اند. فرزندان ما با این وضع مواجه هستند که کتاب کودک جدی گرفته نمی شوند؛ با این که کار سخت تر است و ما از دنیای بزرگسالی به کودکی می رویم، مساله این است که خود را در صنف های مختلف تعریف کنیم.
نباید مخاطب تصاویر را فراموش کنیم
علی بوذری، هم با اشاره به روند آموزش در دانشگاه ها گفت: من زمانی متوجه شدم استوری بورد چیست که با یک ناشر خارجی کار کردم و آنها اصرار داشتند باید منطق تصویر کار شود. این یعنی آموزش در دانشگاه ها کافی نیست.
اکنون یکی از معضلات بزرگ ما جایزه ها و جشنواره های تصویری است که از دهه ۴۰ یا ۵۰ پدیدآورندگان ایرانی را به مسابقات جهانی معرفی کرد. یکی از اولین آثار ماهی سیاه کوچولو (نوشته صمد بهرنگی) بود که اولین جایزه تصویری را گرفت و آن زمان کسی باور نمی کرد برای تصاویرش جایزه گرفته باشد. کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در راستای حمایت از آثار ایرانی، آنان را به جهان معرفی کرد و این روند بعد از انفلاب متوقف شد.
این تصویرگر با اشاره به روند معرفی آثار ایرانی به جایزه های جهانی، افزود: آثار تصویرگران ایرانی، داوران بین المللی را شگفت زده می کند و این موضوع هیجان انگیز است؛ اما مشکل از آنجا شروع می شود که دیگر مخاطب کتاب کودکان نیستند و جوایز اهمیت پیدا می کنند. همه آرزوها برای جایزه های جهانی است و فراموش می کنیم مخاطب ما چه کسی بوده است.
بوذری افزود: تصویرگران ایرانی با استعداد و قوی هستند اما آن را به عنوان حرفه قبول نکرده اند که نیاز خود را به دیده شدن، جبران کنند. شرکت در جایزه ها مهم است اما نه این که فکر و ذکر تصویرگر همین باشد، برای برخی تصویرگران این جایزه ها همه چیز است. اما وقتی نگاه می کنند با وجود جوایز بین المللی، شورای کتاب کودک به آنها جایزه ای نداده است، زیرا تصاویر با مخاطب اصلی که کودک باشد، ارتباطی نگرفته است، جایزه خوب است اما دلیل بر رد یا تایید کار ما نیست.
منبع خبر : ایرنا