62150
1400/09/20     14:12
پرونده اشیاء روزمره در هنر معاصر:

چرا اشیاء در هنر معاصر بدون حضور انسان بیان معنایی دارند؟

اشیاء روزمره در طول تاریخ هنر همواره موردتوجه هنرمندان بوده است. به‌خصوص نقاشان با به‌کارگیری اشیاء به‌عنوان موضوع نقاشی اهمیت جایگاه اشیاء را به ما نشان داده‌اند. حتی در نقاشی دیواری‌هایی که از شهر پمپی به‌جامانده است اشیاء به شکل طبیعت بی‌جان به‌صورت مستقل و بدون حضور انسان تصویر شده‌اند. همچنین در دیگر ژانرهای نقاشی در دورهای متأخرتر اشیاء روزمره در کنار پرتره‌ها دیده می‌شود و گاهی حتی بیانگر و شغل جایگاه اجتماعی افراد است.

تابلوی نقاشی قدیمی

۵۹ تا ۷۰ سال پیش از میلاد مسیح نقاشی دیواری فرسک باقی مانده از شهر پمپی

 

تابلوی نقاشی قدیمی
 

اشیاء جزء جدایی‌ناپذیر زندگی ما هستند و جهان ما با اشیاء کامل می‌شود زندگی روزمره ما وابسته به اشیاء است و همانند گذشته اشیاء گوناگونی که هر فرد به‌طور خاص استفاده می‌کند بیانگر طبقه اجتماعی میزان ثروت و جایگاه فرهنگی اوست.

بودریار از مهم‌ترین متفکرانی که در رابطه با اشیاء به تحقیق و نگارش پرداخته در کتاب جامعه مصرفی (ص۱۴) می‌گوید:

“ما در عصر اشیاء زندگی می‌کنیم می‌خواهم بگویم که با ریتم آن‌ها و بر اساس ظهور و افول پیاپی آن‌ها زندگی می‌کنیم. آن‌ها را می‌بینیم که متولد می‌شوند به کمال می‌رسند و می‌میرند درحالی‌که در کلیه تمدن‌های پیشین اشیاء ابزارها و بناها نسل‌ها دوام می‌آوردند.

تابلوی نقاشی قدیمی
 

هنرمندان در قرن بیستم اشیاء را برای بیان‌های گوناگون در آثار خود استفاده کرده‌اند. گاهی به‌عنوان موضوع نقاشی و مجسمه‌سازی و گاهی از خود شیء به‌عنوان اثر هنری استفاده کرده‌اند. دیدگاه‌های هنرمندان به اشیاء و انتخابشان برای اثر هنری بسیار متنوع است. در هنر معاصر اشیاء بدون حضور انسان بیان معنایی دارند و در نظام ارزش‌گذاری خاص خود ماهیت مخصوص خود رادارند. پس از دادائیسم و مارسل دوشان انقلابی در نگاه هنرمندان به اشیاء پدید آمد. دوشان اشیاء روزمره را از کاربرد اصلی‌شان جدا کرد و با تغییر کلی کارکرد آن شیء و یا سلب ماهیت کارکرد شیء و تغییر نام آن نظام جدیدی از اشیاء را به جهان معرفی کرد. آغاز به‌کارگیری اشیاء با نگرشی متفاوت به دوشان بازمی‌گردد.

 

عکس معاصر
 

دوشان با حاضرآماده‌هایش وظیفه‌ی ساختن و خلق کردن را از هنرمند گرفت. هنرمند دیگر نیاز نداشت حتماً چیزی بسازد و خالق اثری باشد. پس‌ازاین انقلاب هنری، جنبش‌های متعدی به وجود آمد که در آن هنرمندان از اشیاء حاضر آماده روزمره در آن استفاده می‌کردند و همچنان نیز ادامه دارد.

اما پس‌ازاین دوران در سال‌های ۱۹۶۰ و اوج فعالیت‌های هنری اندی وارهول، آرتور دانتو در مواجهه با قوطی‌های سوپ کمپبل و جعبه‌های صابون بریلو به‌عنوان اثر هنری از سوی اندی وارهول در اوایل دهه‌ی ۱۹۶۰پرسشی فلسفی را طرح می‌کند مبنی بر اینکه چگونه این کالاها با مشابه خود در سوپرمارکت هیچ تمایزی ندارند آثار هنری هستند؟

 

هنر کلاژ
 

اما ضرورتی که دانتو خود برای مسئله تعریف می‌کند بدین قرار است؛ او در سال ۱۹۶۴ در بازدید از نمایشگاهی که در گالری استیبل در خیابان ۷۴شرقی در منهتن برگزار شد دچار یک حیرت فلسفی می‌شود این مواجهه برای وی بدان معنا بود که تشخیص یک شیء به‌عنوان یک اثر هنری کار ساده‌ای نیست و مستلزم فرایند ادراکی بسیار پیچیده‌تری از آن است که تاکنون تصور شده است.

در این پرونده به معرفی پنج هنرمند معاصر می‌پردازیم که دغدغه اصلی آن‌ها پرداختن به اشیاء است. این هنرمندان با نگاه مستقل و منحصربه‌فرد خود آثاری با محوریت اشیاء خلق کرده‌اند. تنوع نگاه این هنرمندان به اشیاء روزمره از این‌جهت جالب است که هرکدام با نگاهی بسیار متفاوت میراث‌دار مارسل دوشان و دادائیسم هستند. انقلابی که دوشان به پا کرد همچنان زنده است و نگاه دوشان که در دوران ما نگاهی کلاسیک تلقی می‌شود در قالب هنر معاصر همچنان ادامه دارد.






منبع خبر : مینا فشنگچی / مجله هنرهای تجسمی آوام
نظرات

نظر شما