*با وجود اینکه کاراکترهای متعددی در طول تاریخ و فرهنگ ایران با مضمون لوطیگری و لات بودن شناخته شدهاند، چرا طیب را به عنوان سوژه انتخاب کردید؟
قسمت عمده جذابیت طیب به تجربیات شخصیام برمیگشت، زیرا از بچگی نام طیب را به عنوان لقبی شنیده بودم که او را به شکل شخصیتی افسانهای تصویر میکرد. همچنین جزئیات زندگی شخصیت طیب کیفیتی شبکهای دارد که مفاهیم فرهنگی، اجتماعی، مذهبی، سیاسی و…. را در بر میگیرد. کسانی مثل شعبان جعفری هم در فرهنگ لاتی شناخته شدهاند، اما در واقع طیب کسی بود که مرام لاتی را داشت و اخلاقگرایی را رعایت میکرد. مرور زندگی طیب تا زمان اعدام با وقایع سیاسی مختلفی از جمله، ۲۸ مرداد همراه است ولی با این وجود کمتر در طول تاریخ مورد توجه قرار گرفته است.
*چگونه از سوژهای سنتی با مفاهیمی مانند «لوطی» به فرم مد نظرتان در فضای مدرن رسیدید؟
من احساس کردم مفاهیم گسترده حاصل از شخصیت طیب را میتوانم به چارچوب فرم تصویری خودم وصل کنم. بعضی تصاویر مثل اعدام طیب خیلی شاعرانه هستند، کاری مانند آشتیکنان طیب رئالیستی است و بعضی موقعیتها فضای کمیکتری دارند. چنین بازه وسیع ناشی از اختیاراتی بوده که از این سوژه برای کار در فرمهای مختلف به من داده بود. در اینجا باید اشاره کنم یکی از مهمترین دلایل من برای انتخاب طیب همین امکان بود، یعنی من انتخاب کردم و از بین هر کدام از سوژههای دیگری که در آن زمان در ذهن داشتم و قطعاً جذابیت داشتند، اما با فرم مد نظر من در تناقض بودند، این سوژه را برگزیدم.

*نوعی اسطورهزدایی با در هم رفتن و محو شدن کاراکترها در کارهای شما به چشم میآید؟
من سعی به ارائه بخش های مختلف زندگی طیب را داشتم اما مشتاق به کار بر کیفیت اسطورهای طیب نبودم و به همین دلیل اسطوره زدایی به وجود آمده است.
*تصویری از عکس دستهجمعی در حبابی جنین مانند نقاشی کردهاید. درباره فرم این کار کمی توضیح میدهید؟
پنج سال گذشته تا کنون سعی بر یافتن فرمهای جدیدتری داشتم و این فرم چند سال پیش با دیدن عکسی از جنین سگ یکی از دوستانم به ذهنم رسید. این ایده کمک کرد تا در بازسازی عکس دستجمعی با نقاشی، حس تعلیق شکل بگیرد. به طور کلی هر کاری فرم خودش را طلب میکند و انگار ناخودآگاه فرم خود را پیدا می کند. حقیقت این است که من تصمیمگیری خاصی برای هر اثر ندارم بلکه هر یک از نقاشیها در چارچوب فرم من قرار میگیرند.

*پالت رنگی محدودی داشتید؟ بیشتر کارها با غلبه رنگ خاکستری هستند.
در کارهایی که بیشتر به صورت ذهنی شکل میگیرند، طیف رنگی وسیعتری به کار می برم چرا که در این شرایط بیشتر به حسوحال کار نزدیک میشوم اما در کارهایی مانند همان نقاشی از تصویر اعدام، فضا سردتر و رنگها کمتر است.
*چگونه و چرا از کاغذ عکاسی در کارها استفاده کردید؟
یک سری از کارها با کاغذ عکاسی تاریخ گذشته است و البته از میان آنها فقط یک کار کوچک را در ابتدای ورودی روی دیوار نمایشگاه گذاشته بودم. به هر حال با خود فکر کردم که با توجه به اینکه نقاشی از عکسها است شاید خوب باشد که بعضی از کارها با استفاده از متریال عکاسی باشند. مهمتر اینکه بافت کاغذ عکاسی متراکم و نزدیک به هم است و پوشش بهتری دارد. همچنین طراحی بر این کاغد بافت نزدیک تری به عکس ایجاد می کند که واقعاً جذاب است.

*کتابهایی کوچک با عنوان «پیشنهادهای اجباری راهنمای طیب بودن» در نمایشگاه به فروش میرسید. مطالب این کتاب بر چه اساس گردآوری شدهاست که هم اجباریست وهم راهنما؟
من مرام طیب را میپسندم. ببینید سعی کردهام که در این سالها با خودم صادق باشم و بدانم که آنچه توجه ما را جلب میکند، بخشی از وجود ما است. طی دو سال گذشته به صورت متمرکز به طیب پرداختم و به همین جهت تمام مصاحبهها، کتابها، مقالهها و هر آنچه از او مانده را خواندم و دستورالعملی را گردآوری کردم و به نظرم آمد که جزئیات اصول طیب در درک این نمایشگاه تاثیر خوبی میگذارد. پنجاه نسخه از این کتاب به کمک گالری چاپ شده و هنوز هم تعدادی از آن در گالری قابل تهیه است.
*نمایشگاه خط روایی داشت؟
بله روایت خطی نسبی بر این نمایشگاه حاکم بود و به همین دلیل تصمیم گرفتم بعضی کارها را که از جهت تکنیک یا ترتیب تاریخی، مسیر روایت را تغییر میدهند، در این نمایشگاه ارائه نکنم.

منبع خبر : مجله هنرهای تجسمی آوام: شهرزاد رویائی