68291
1401/06/19     10:24
بررسی عکاسی مستند ایران

خط فکری در عکاسی مستند اجتماعی

در طول تاریخ عکاسی مستند اجتماعی آنچه سبب ماندگاری عکسها شده، اندیشه عکاسان بوده است. اندیشه و رویکردی که ماحصل دغدغه های ذهنی عکاس نسبت به جامعه بوده و همزمان با وقوع رخدادهای اجتماعی بدان واکنش نشان داده و در تلاش است که عکسهای با نگاه خود به موضوع داشته باشد. نگاههای سطحی عکاسان به موضوعات در خبرهای روزمره محو میگردد و به گفتمان و ماندگاری در زمان نمیرسد. آنچه نگاه عمیق و سطحی به موضوعات را از یکدیگر تفکیک میکند، رویکرد عکاس است.

اندیشه در عکاسی مستند اجتماعی عنصری نیست که یک­روزه پدید آید. در مرحله اول عکاس باید دغدغه­ های اجتماعی داشته باشد، حال این دغدغه­ ها می­توانند منطقه­ ای، ملی یا جهانی باشند. با توجه به دایره دغدغه عکاس، وسعت دید او نیز افزایش می­یابد و اندیشه­ های جهان وطنی و نگرش یکسان به انسان­ها را در ذهن خود پرورش می­دهد. مرحله دوم مطالعه است، چه به صورت کتابخانه­ ای و چه به صورت میدانی در ارتباط با جغرافیایی که موضوع عکاس در آن رخ می­دهد. بسیاری از عکاسان مستند اجتماعی در رشته ­های علوم انسانی تحصیل کرده ­اند­ و پایه­ ی مطالعاتی که نیاز عکاسی مستند است را گذرانده­ اند. مطالعه کتاب­های حوزه جامعه شناسی و علوم سیاسی می­تواند درک درستی از نحوه اداره کشورها، وضعیت رفاه مردم و روابط داخلی و خارجی را به عکاس بدهند. هم چنین این سلسله کتاب­ها می­توانند مشکلات را ریشه یابی نمایند و راهکاریی هرچند ایده ­ال را با توجه به تاریخ ملل پیشین ارائه دهند. بسیاری از عکاسان مستند اجتماعی با توجه به سیاست­های ثابت یا در حال تغییری که در یک کشور یا منطقه وجود دارد، موضوعات عکاسی را انتخاب می­ نمایند. بسیاری از عکاسان مستند و خبری در هنگام تغییر و تحولات سیاسی همچون انقلاب در یک کشور یا منطقه به آن ورود می­کنند، زیرا انقلاب­ها یا جنگ­ها بخش مهمی از تاریخ هر جغرافیا می باشند که باگذشت زمان عکس­های آن­ها را ماندگارتر و ارزشمندتر می­کند.

عکاس مستندی که کتاب­های علوم انسانی را مطالعه کند و همزمان با این مطالعه از موضوعاتی در راستای رویکرد و اندیشه خود نیز عکاسی نماید، در بلند مدت مالک خط فکری مختص به خود خواهد شد. خط فکری به مسیر کاری عکاس جهت می­دهد و او را در تولید عکس ثابت قدم می­نماید. در نتیجه انرژی، وقت، مطالعه و تولید عکس در یک راستا قرار می­گیرند و این سبب پیشرفت و ماندگاری عکس­ها پس از گذشت زمان می­شود. در ادامه اندیشه و خط فکری چند عکاس مستند مورد بررسی قرار می گیرد.

سباستیائو سالگادو (1944)، عکاس برزیلی، او دارای مدرک دکتری اقتصاد است. سالگادو در مورد مدیریت پول در جهان مطالعه کرده و معتقد است که سوء مدیریت در منابع مالی سبب ایجاد قحطی در کشورها می­شود. بخش اعظمی از عکس­های ماندگار سالگادو در مورد قحطی­ ها و سومدیریت­­ هایی است که در جهان به خصوص در افریقا رخ داده. بیشتر موضوعاتی که سالگادو برای عکاسی انتخاب نموده کمتر شخصی بدان پرداخته و به عبارتی دیگر، موضوعات یگانه­ای بوده­اند. محتوایی که از طریق دغذغه شخصی عکاس انتخاب شده، همراه با ساختار بصری پیچیده از جمله ویژگی­های عکس­های سالگادو می­ باشد.

عکس مجموعه قحطی اتیوپی، سباستیائو سالگادو
عکس از مجموعه قحطی اتیوپی، سباستیائو سالگادو

جیمز ناکتوی (1948) عکاس خبری و مستند آمریکایی تحصیلات خود را در رشته علوم سیاسی و تاریخ هنر به پایان رسانده است. او معتقد است که رسانه­ های دولتی و ملی تصویری صحیحی از جنگ را انتشار نمی­دهند و تصاویر عکاسان مستقل و تصاویری که از اخبار شبانه از جنگ منتشر می­شوند، دو روایت متفاوت از جنگ است. ناکتوی بدین دلیل در تلاش است، که چهره واقعی از جنگ که عامل تخریب و ویرانی و مرگ است به نمایش بگذارد و با این روش افکار رجال سیاسی و افکار عمومی جهت دهد و مانع جنگ افروزی و یا ادامه جنگ شود. چنین رویکردی را ضد جنگ می­ نامند. این خط فکری سال­ها است که در اندیشه ناکتوی وجود داشته و سبب شده که در بیشتر جنگ­های دهه­ های اخیر به عنوان عکاس حضور داشته باشد و تصاویری از آن را در قالب آژانس، نمایشگاه­ها و کتاب­ها به نمایش بگذارد.

نگرش به عکاسی جنگ می­تواند گرایش ­های متفاوتی داشته باشد.  مثلاً یوجین اسمیت جنگ را احمقانه می­خواند، طبیعتاً چنین نگاهی به جنگ عکس­ها او را متفاوت از دیگر عکاسان می­کند چرا که اکثر عکاسان سعی دارند فداکاری های سربازهای ملی خود را نشان دهند.  برخی عکاسان رخدادهای بعد جنگ را پوشش می دهند همچون ارنست هاس که روایتی از بازگشت سربازان و اسرا بعد از جنگ داشت. در ایران نیز عکاسان مستند گرایش جنگ با خط فکری ثابت فعالیت داشته­ اند، مهدی منعم از جمله عکاسانی بود در زمان جنگ عکاسی می­کرد و بعد از جنگ هم زندگی افرادی که با معلولیت های حاصل از جنگ کشمکش داشتند را در قالب کتاب دو جلدی با عنوان قربانیان جنگ منتشر کرد.

مجموعه عکس قربانیان جنگ، مهدی منعم
از مجموعه قربانیان جنگ، مهدی منعم

استیو مک­ کوری عکاس امریکایی مجله نشنال جئوگرافیک و آژانس مگنوم اندیشه جهان وطنی دارد. برای او انسان­ها با هر رنگ، پوست، موقعیت و جغرافیایی مساوی هستند. او برای عکاسی زندگی روزمره را انتخاب می­نماید. وی از طریق مجموعه عکس­ها تلاش دارد که احساس و نیازهای انسان­ها را به هم نزدیک جلوه دهد. چنین اندیشه ای سبب شده است که مک­ کوری در سفرهای پیاپی که به کشورهای مختلف داشته از عوامل و سبک زندگی­های مشترک عکاسی کند و آنها را در مجموعه عکس­ها بگنجاند. در نتیجه در قالب مجموعه عکس­ها اندیشه جهان وطنی مک کوری آشکار می گردد.

با توجه به معرفی چند عکاس مستند آشکار می­گردد که همان مقدار که خط فکری در عکاسی اهمیت دارد و می­تواند چراغ راه عکاس باشد، نداشتن خط فکری در جهت مقابل قرار دارد. عکاسی که خط فکری ثابتی نداشته باشد ایده­ای متفاوت نیز برای عکاسی ندارد فقط موضوعات ساده روزانه را فقط می­بیند. ایده فکر اولیه است و ایده ­های عکاس نشات گرفته از نوع نگاه او به اجتماع است. ایده عنصری نیست که به عکاس الهام شود بلکه عکاس در حین مطالعه و پژوهش ­های که انجام می­دهد به ایده­ های مختلف دست می­یابد و با سنجش ایده­ ها، موضوعاتی که در راستای اندیشه، رویکرد و خط فکری اوست را انتخاب می­کند. خط فکری سبب می­شود که ایده­های در یک راستا باشند نه هر ایده از یک سو  به ذهن عکاس ورود کند و در بلند مدت سبب پراکنده کار کردن عکاس گردد.

فقدان خط فکری سبب می­شود، عکاس تصاویری سطحی تهیه نماید و نگاه تکراری و ساده به موضوعات داشته باشد. یکی از بزرگترین چالش­های عکاسی ایران نداشتن خط فکری است، در نتیجه نگاه­ها به مسائل اجتماعی و فرهنگی سطحی می­باشد. به عنوان مثال زمانی که حادثه­ای همچون سیل و زلزله رخ می­دهد، بخش اعظمی از عکاسان به منطقه وارد می­شوند اما عکس­هایی که از آن موقعیت بدست می­آید، بجز نام عکاسان تصاویر کاملاً مشابه یکدیگر هستند. آشکار است که عکاسان مستند و خبری پیش از ورود به منطقه هیچ اندیشه­ای در قالب ساختار محتوای و بصری در مورد تهیه مجموعه عکس از آن حادثه در ذهن ندارند. عکس­ها فقط گزارشی سطحی از موضوعات هستند و هیچ خلاقیت موضوعی، بصری و تکنیکی یا دیدن با سبک و مکتب خاص در عکس­ها دیده نمی­شود. در عکاسی از مراسمات فرهنگی همچون نوروز یا مراسم­های مذهبی نیز روال بدین شکل است و طی سال­های متمادی و اجرا مکرر چنین مراسماتی عکس­های مشابه همچنان تولید می­شوند به طوری که عکس عکاسان از یکدیگر قابل تفکیک نیست و چنین نماید که همه عکس توسط یک شخص عکاسی شده است. گرچه در مراحل ویرایش بصری تلاش­های برای تفکیک عکس­ها  انجام می­گیرد، اما ساختار مشابه است.

در زمان­های مختلف که عکاسان خارجی برای ثبت حوادث طبیعی و رخدادهای اجتماعی یا سیاسی به ایران آمده­اند، همیشه متفاوت­ تر از عکاسان بومی ثبت کرده­اند. به عنوان مثال جان گراروپ عکاس دانمارکی زمانی که برای ثبت زلزله بم وارد ایران شد، رویکردی کاملا متفاوت از دیگر عکاسان داشت. هدف جان گراروپ ثبت تخریب و آوار در شهر بم نبود، بلکه نمایش وضعیت زندگی انسان­ها در درون تخریب و آوار مد نظر او بود. مجموعه عکس زلزله بم جان گراورپ برنده جایزه ورلدپرس فوتو 2004 شد. عکس اول مجموعه، برای مخاطبی که با موضوع آشناست انتظار دارد، عکسی از تخریب در وسعت زیاد را مشاهده نماید در حالی که عکس اول دو آخوند را نشان می­دهد که در حال دعا کردن هستند و در پس زمینه آنان قبرستان شهر دیده می­شود. در هیچ کدام از عکس­های مجموعه بم گراروپ تخریب بزرگ شهر دیده نمی­شود، بلکه انسان­­­ها در حین انجام کارهای مختلف در مرکز توجه قرار دارند. جان گراروپ زمانی که برای ثبت زلزله وارد پاکستان شد همان رویکرد و خط فکری ثابت را داشت. به عبارتی عکاس وضعیت زندگی و احساس انسانی که دچار زلزله شده را مد نظر قرار داده است نه تخریب و آواری که از زلزله به جای مانده است. مجموعه عکس زلزله پاکستان جان گراروپ برنده ورلدپرس فوتو سال 2006 شد.

عکس از مجموعه زلزله بم و زلزله پاکستان، جان گراروپ

عکس از مجموعه زلزله بم و زلزله پاکستان، جان گراروپ
عکسها از مجموعه زلزله بم و زلزله پاکستان، جان گراروپ

نبود خط فکری و موانع رشد اندیشه در عکاسی مستند ایران می­تواند دلایل مختلفی داشته باشد از جمله عدم مطالعه کتاب­های عمومی و تخصصی، کمبود منابع به روز، توجه و تمرکز بیشتر آموزش­ها به مسائل فنی عکاسی، اختصاص تعداد واحدهای کم به درس عکاسی مستند در مقطع تحصیلی کارشناسی، سر فصل­های قدیمی دروس دانشگاهی، کمبود اساتید متخصص حوزه عکاسی مستند در دانشگاه­ها و کم جلوه دادن نقش اندیشه در عکاسی مستند. این دلایل که مانع رشد اندیشه و خط فکری در عکاسی مستند ایران شده است. نداشتن خط فکری سبب هدر رفتن بسیاری از انرژی­ها و هزینه­ های عکاسان می­شود و همان نتیجه عاید جامعه عکاسی ایران می­گردد که سال­هاست شاهد آن هستیم، یعنی تولید عکس­های تکراری با نگاهی سطحی به موضوعات و رخدادهای اجتماعی که در حال وقوع.






منبع خبر : فرهاد مطاعی / نورفتو
نظرات
شنبه 1401/06/19 ساعت 13:16:54 | حدیثه کرمعلی
بسیار عالی بود به نکات خیلی خوبی اشاره کردید.

شنبه 1401/06/19 ساعت 14:29:29 | میثم شریف میرانی
بسیار عالی، دقیقا یکی از مسائل و مشکلات عکاسی مستند در ایران فقدان خط فکری در روند عکاسی می باشد

شنبه 1401/06/19 ساعت 14:54:57 | شھین باخویشی
دقیقا نداشتن مسیر فکری مشخص مشکل بزرگ عکاسان و سبب از این شاخە بە ان شاخە پریدن و نھایتا نتیجە سطحی و تکراری. بە نظر من مطالعە و داشتن دغدغە اجتماعی می تواند بسیار کمک کنندە باشد. عالی بود🙏

شنبه 1401/06/19 ساعت 16:04:38 | مینآ شیری
بسیار عالی بود، از خوندن مقاله لذت بردم.درسته مقاله فقط در مورد عکاسی مستند اجتماعی بود، ولی میشه تعمیمش داد به بقیه سبکای عکاسی تو ایران😐، متاسفانه این دقیقا مثال عکس های محرم امساله ،همه‌تکراری بدون اینکه چیزی به خود عکاس حداقل اضافه کنه، من مخاطب که هیچ!

شنبه 1401/06/19 ساعت 23:11:51 | رضا نوروزی
با سلام از خواندن مقاله استاد مطاعی عزیز ،بسیار لذت بردم و آموختم . به نیکی و درستی نکات کلیدی را بیان فرموده بودند،به عنوان مثال تکرار عکسها در آثار عکاسان و عدم وجود یک فلسفه و خط فکری در آثار آنان آفت عکاسی مستند اجتماعی ماست ،و به نوعی اسیر سانتی مانتالیسمی پوچ هستیم

شنبه 1401/06/19 ساعت 23:20:52 | جاوید خدمتی
عالی بود به نکات خوبی اشاره شده بود

دوشنبه 1401/06/21 ساعت 08:58:23 | محمدقسمتی
درود براستاد مطاعی عزیز یاد گرفتم از مقاله خوب شما ممنونم

دوشنبه 1401/07/18 ساعت 20:30:06 | امیر حسنی پارسا
بسیار عالی و مفید بود استاد راهگشا و قابل تامل استدعا دارم در خصوص کتابهای علوم انسانی که میتواند در بوجود آمدن ایده کمک کند راهنمایی بفرمایید . ممنون

نظر شما