63155
1400/09/27     10:45

بررسی هنر مفهومی و عناصر آن

در طول تاریخ، هنر به مثابه فرهنگ تاثیر شایان ذکری بر مراجع بشری داشته است. این تاثیر باعث گردیده که نه تنها هنردوستان و هنرمندان بلکه انسان­‌های عام جوامع نیز، نگاه متفاوتی داشته باشند. بهترین روند را می‌­توان از تعریف تا تحلیل نام برد که ما نیز بر این اساس آغازخواهیم کرد.

در تعریف هنر، تاریخ به ما نشان داده که تعاریف بی­شماری پدید آمده و این تعاریف سرچشمه­‌ی ادراک متفاوتی از هنر بوده است. این ادراک را با مطالعه­‌ی دقیق­تر تعاریف، می­توان به دست آورد.

هنر نسخه‌­برداری از اصل طبیعت است و هرچه در طبیعت وجود دارد می­تواند در هنر هم مصداق داشته و ارزشمند باشد. در تعریف دیگر هنر بیان احساس و عاطفه ی آدمی و برداشت او از زندگی و جهان هستی است. هنر مجموعه‌­ای از آثار یا فرآیندهای ساخت انسان است که برای اثرگذاری بر احساسات و هوش انسانی یا به منظور انتقال یک معنا یا مفهوم خلق می­‌شود.

پس از بررسی سه تعریف و تحلیل تعاریف دیگر در منابع و مواخذ، می­توان به گنجینه هنر معاصر رجوع و هنر مفهومی را مورد هدف قرار داد. پیش از این باید توجه نمود که بررسی­ه‌ای این مقاله صرفا جنبه­‌ی انعکاسی داشته و تلاش ندارد تا الگویی را در مقوله­‌ی پژوهشی هنر معرفی نماید.

هنر مفهومی
 

تاریخچه­‌ی هنر مفهومی

برای هنر مفهومی نمی‌­توان تاریخچه‌­ی مشخصی یافت از دیرباز بشریت هنر تصویرسازی را ابزاری برای انتقال مفاهیم مورد نظرش قرار داده است اما آنچه می‌­توان سرآغازی بر پیدایش این باشد را می‌­توان از سال 1930 و همزمان با اوایل کار کمپانی دیزنی، concept ایجاد شده است. از سویی دیگر با تحقیق و بررسی­‌ها، برخی تاریخچه‌­ی هنر مفهومی را به نظریه هنرمند فرانسوی مارسال دوشان (1978-1887) نسبت داده‌­اند. نظریات وی بر پایه­‌ی ایده و نقش آن در یک اثر هنری مطرح گردیده است و دوشان معتقد بوده که ایده­‌ی هر کار هنری مهمتر از محصول و فرآورده‌­ی آن می‌­باشد. انچه که هنرمند می­‌خواهد بیان کند و مفهومی که برای بیان خلاقیت خویش در نظر گرفته، خود هنر است: اساس کار هنری، انتخاب شی‌­ای است که به جای ساخت آن، خودش ساخته شده باشد.

در آثار دوشان عناصری وجود دارد مانند محصولات هنری سه بعدی که اساسا به نوعی توسط هنرمند توضیح داده می‌­شود: شی مورد نظر می‌­تواند به تنهایی یک اثر هنری نامگذاری گردد.

در تداوم فعالیت­‌های هنری مارسل دوشان، شاهد شکوفایی مدرنیسم طی دهه ۵۰ و ۶۰ میلادی و هنر آوانگارد هستیم که در تحولات اجتماعی – سیاسی دو جنگ گرم و سرد بسیار تضعیف شده بود. در این مقطع زمانی هنرمندان سعی می­‌کردند در قالبی مفهومی و برگرفته ازمسائل زبانی حرکت کنند و همین امر بسترسازی مناسبی را برای شکوفایی هنر مفهومی در دهه­‌های ۶۰ و ۷۰ ایجاد کردند. بدین ترتیب هنر مفهومی در فضایی ایجاد شده توسط اوان گاردیسم رشد یافته و از این فضا برای برپا کردن دیدگاه‌های انتقادی و همه جانبه علیه ادعاهای مُدرنیسم هنری، خصوصا تمرکز شدید آن بر عنصر زیبایی شناسی و فرضیه­‌های آن در مورد خودمختاری هنری بهره جست.

هنر مفهومی
 

هنر مفهومی چیست؟

بی­ شک هنر مفهومی نیز مانند دیگر مصادیق هنر، تعاریف بسیار و متفاویت را در دل خود جای داده است اما نزدیک­ترین و دقیق­ترین تعریف به شرح زیر می­باشد:

گونه­‌ای از هنرهای تجسمی که در آن مفهوم یا ایده‌­ای موجود در اثر، بر زیبایی­‌شناسی معمول و مواد به کار رفته برای خلق آن اولویت دارد و به تعبیر دیگر؛ ایده‌­ی با مفهوم مهمترین جنبه‌­ای اثر هنری است.

شیوه‌­های هنر مفهومی

هنر مفهومی با روند هنری خود و ظهور هنرمندان خاص و خلق آثاری بی‌­بدیل، مصادیق و شاخه‌­هایی را ایجاد و تلاش برای مفاهیمی درست­تر و دقیق­تر نمود. هنر مفهومی به شیوه‌­هایی همچون:

– چیدمان (installation): بداهه‌گرایی با توجه به شرایط حاکم بر محیط

– مینی­مالیسم (minimalism): خلاصه­‌گرایی در فرم با تاکید بر محتوا

– هنر اجرایی (performance –art) : بیان محتوا و ارائه‌­ی یک مفهوم با اجرا.

– هنر روایتی (Narrative art): روایتگری در محیط با نشان دادن تاثیر یک اتفاق.

– هنر زمینی (Land art): بیان یک مفهوم از طریق یک اثر در فضای باز و طبیعت.

– هنر و زبان (art and language): ارائه­‌ی یک مفهوم با واژگان.

– هنر ویدئو (Video art): ارائه­‌ی یک مفهوم با تصاویر متحرک و صدا

-هنر بدن (Body art): ارائه­‌ی یک مفهوم با به کارگیری اندام بدن انسان

– هنر اتفاقی (Happening art) ایجاد مفهوم به وسیله یک اتفاق در محیط و نتایج آن

– هنر فرآیندی (process art): ارائه یک مفهوم با استفاده از مواد ناپایدار و ثبت با عکاسی

هنر مفهومی
 

رویکردی از اندیشه و معنا در قالب هنر

هنرمندان مفهومی کار خود را با چسباندن بازی کلامی بر دیوارهای گالری­‌ها آغاز کردند. بخش دیگری از کار آنها طرح­‌ها و ایده‌­هایی بود که برای بعضی رویدادها می­‌دادند و آن را به عنوان پاره‌­هایی از هنر می­‌پنداشتند به طوری که داگلاس هویلر یکی از هنرمندان این سبک می­‌گوید: «همه­‌ی اشیاء در فضا و زمان، خود هنر هستند.»

با یک نگاه کلی، هنر مفهومی حاصل طغیان­‌های پی در پی علیه چهار ویژگی مهمی است که در نهادهای هنری غرب و بالاخص در توصیف نقاشی مورد قبول بوده­‌اند: عینیت مادی، ویژگی­‌های رسانه، کیفیت بصری و خودمختاری. نگاه انتقادی به این چهار مورد و چالش­‌های انجام گرفته در این زمینه، موجبات پیدایش ۶ نوع هنر مفهومی را مهیا ساخت. ۳ مورد اول بیشتر بر روی دلبستگی­‌های فرمی و منتقدانه در تعریف هنر تاکید می­‌کنند و شامل ویژگی­های زیر می­باشند:

۱) تعلیم، اجرا و مستندسازی ۲) فرآیند، سیستم، مجموعه‌ها ۳) زبان و نشانه

و سه مورد بعدی اشکال متفاوتی از مداخله­‌های فرهنگی – سیاسی در هنر را به نمایش می­گذارد:

4) تصرف، مداخله و امور روزمره/ 5) سیاست و ایدئولوژی/ 6) نقد نهادی (institutional)

با همه­‌ی اینها تصور ایده بودن هنر بسیار دشوار به نظر می­‌رسد. هنر در واقع هنگامی به درستی انجام می­‌پذیرد که تجربه‌­ای بصری و تجسمی مطلوب ارائه کند و این بازگو کننده اندیشه­‌های زیربنایی هنرمند است.

هنر مفهومی
 

شاخصه‌­های هنر مفهومی

جنبش هنر مفهومی همچون یک هرم، از تقاطع سه وجه پدیدار شد: ۱) ایده ۲) زبان ۳) نفی شعر هنری

هر یک از این سه وجه در واقع یک رهیافت انتقادی در برابر ساختار هنر مدرن بود:

۱) ایده:

برگرفته از اندیشه و تفکر، جایگزینی برای احساس، عواطف و شهود در قلب جریان نمایی هنر مدرنیستی یعنی اکسپرسیونیسم انتزاعی بود.

۲- زبان: نوعی رویارویی با حاکمیت مقتدرانه تصویر و عناصر آن به منظور ایجاد فضایی جدید در بیان هنری.

۳- نفی شیء هنری: برای به زیر کشیدن نقاشی مانند شی­‌ای بی­‌همستا و چشم‌­نواز مدرنیستی.

با توجه به مطالب بیان شده در بالا می­توان این گونه نتیجه گرفت که هنر مفهومی، دریچه­ی ورود به هنر معاصر و خوانش آثار هنری نه چندان چشم­نواز دوران معاصر است. در واقع با درک و فهم ساختارهای شکل دهنده هنر مفهومی و ادراک ویژگی‌­ها و اهداف این سبک، می­توان آنچه را بسیاری از شاخه­‌های هنر معاصر از جمله مینی­مالیسم آرت به دنبال آن هستند خوانش کرد و رموز نهفته در آن را یافت.

منابع و مواخذ

– وود، پال، هنرمفهومی، مترجم مدیا فرزین، نشر هنر ایران. ۱۳۸۳.

– لوسی اسمیت، ادوارد، اخرین جنبش‌های هنری قرن بیستم، ترجمه علیرضا سمیع­آذر. ۱۳۸۰.

– فرانسو ازپندرس، ماری، هنر مفهومی (گفتگو با کریستو کلود و زن کلود) ترجمه کاوه حسینی، ۱۳۸۲.

– نشریه تندیس، شماره ۲۴، ۱۳۸۳.

– پاکباز، رویین، دایره المعارف هنر، انتشارات فرهنگ معاصر، ص ۴۰۳.

–  لینستن، نوبرت، هنرمدرن، ترجمه علی رامین، نشر نی،ص ۳۸۰.

– ارجمند فرد، سعیده، هنرمفهومی چیست؟ ۱۳۹۳.






منبع خبر : مجله فرهنگ و هنر نگاه فرد/ محمدرضا غریب زاده
نظرات

نظر شما