اما پذیرفتن واقعیت وجودی تان در مورد اینکه واقعا یک کارآفرین هستید، راه های جدید و هیجان انگیزی را به شما نشان می دهد که باعث می شود هنر عملی تان نیز توسعه پیدا کند – و اکنون تبدیل شدن به یک کارآفرین هنری چشم شما را گرفته است.
قبل از اینکه از شغل اصلی تان استعفا دهید تا تمام وقت تان را به هنر اختصاص دهید، تمایزات و نکات مهمی وجود دارد که باید بدانید تا به شما در مسیرتان کمک کنند.
تجارت هنر با قرض و بدهی شروع می شود، و نه فروش و درآمد.
با خودتان بگویید که من یک دستفروشم ــ چرا که به عنوان یک هنرمند، شما واقعا یک فروشنده هستید.
بیایید یک لحظه وانمود کنیم که شما به جای هنر، در حال ساخت چراغ قوه هستید. شما آنها را به فروشگاه های بزرگ مانند “شهروند” می فروشید (از همین الان خوشحال نیستید که یک هنرمندید؟).
بنابراین، قضیه به این شکل است: شما یک جلسه فوق العاده با بخش خرید فروشگاه شهروند داشته اید، و در این جلسه با هم توافق کرده اید که در ازاء تولید تعدادی چراغ قوه به شما مبلغی بپردازند. این توافق کاری به معنای رد و بدل کردن واقعی پول است. مبلغی پول به شما داده می شود تا بتوانید تعداد چراغ قوه مورد نظر را تولید نمایید. سپس، شهروند محصول شما را در فروشگاه هایشان در معرض عموم قرار داده و حتی به نمایندگان شان به شهرهای دیگر هم می فرستد. آنها قیمتی را که به شما پرداخت می کنند را دو برابر کرده ــ عمده فروشی خود را به خرده فروشی تبدیل می کند.
این، قضیه از دید فروشگاه شهروند است، حالا از دید شما
شما با یک دلال را میبینید که شیفته ی زیبایی و قدرت هنر شما شده است. نمی تواند از آن چشم بردارد و به صحبت های شما هم اصلا گوش نمی دهد. او احساسی که به هنر شما دارد را با پیشنهادی مبنی بر خرید آن ابراز می دارد.
خب، دوستان باهوش من، این معامله فقط مبادله ی پول در برابر کالای شما نیست؛ بلکه این شروع یک چیز بزرگ است. پس تعدادی که می خواهد را برای او تهیه نمایید، با تشکر و قدر دانی از فرصتی که به شما داده، کالا ها را برای او بفرستید. این مرحله از رابطه مبهم است و نیازمند مهارت و پرورش مستمر شما می باشد.
مهم است توجه داشته باشید که در حالی که گالری ها قطعات را به انبار می برند، راه مهمی را برای کسب درآمد برای شما باز می کنند. اگر چه ممکن است در نگاه اول به نظر برسد که اینها جزء مکان هایی است که افراد باید حضورا از آنجا دیدن کنند، اما آنها با مشتریانی سر و کار دارند که برای خرید آثار مدام به گالری ها سر می زنند، از جمله کلکسیونرها، طراحان داخلی، مشاوران هنری، معماران و نمایشگاه داران (البته این تعدادی از افراد است و کل افرادی که از گالری ها دیدن می کنند). آنها هم در زمینه پرورش روابط مستمر فعالیت دارند. به یاد داشته باشید، که این مسیر همه ی ما است.
در اینجا چند راهنمایی برای شروع کار به شما می گوییم:
حرفه ای رفتار کنید و مراقب خود باشید!
حتما برگه ای که عکس، عنوان ( به همین دلیل همیشه عنوانی برای کارم انتخاب می کنم ـ صرفا برای شناسایی)، سال، مواد مورد استفاده و ابعاد کار روی آن نوشته شده را روی جعبه بچسبانید. سه کپی از این برگه داشته باشیدتا یکی را به گالری بدهید، یکی را نرد خود نگه دارید و از دلال بخواهید که سومین برگه را هم امضا کرده و آن را برای شما پست کند.
این واقعا تنها اثبات قانونی است که شخص دیگری غیر از خودتان، کار شما را در اختیار دارد و مسئول آن است.
یک راه آسان برای اینکه این برگه ها را در زمان بسیار کوتاهی و حرفه ای بسازید از طریق آرشیو آثار هنری است، یک ابزار آنلاین برای هنرمندان که بتوانند آثار هنری خود را پیگیری و مدیریت نمایند.
در صورت امکان، شرایط حمل و نقل را بنویسید.
شرایط هر نوع تخفیفی که گالری ممکن است بخواهد به مشتریانش بدهد، و اینکه چگونه این تخفیف بین شما و گالری تقسیم شود را مشخص کنید.
اینکه گالری ها تا ۱۰% به کلکسیونرها تخفیف بدهند، امری طبیعی است؛ و شما باید این تخفیف را بصورت ۵۰/۵۰ با گالری تقسیم کنید. این به این معنی است که شما ۴۵٪ از قیمت خرده فروشی آثار خود را دریافت می کنید. این روزها، گالری ها برای جلب مشتری تخفیفات بیشتری هم می دهند، پس مطمئن شوید که با تخفیفات اضافی موافق هستید تا زمانی که با تماسی مانند مورد زیر مواجه شدید، شوکه نشوید:
“تبریک می گویم – من سه اثر از آثار شما را فروختم! برای اینکه بتوانم چنین فروشی داشته باشم باید ۲۰% تخفیف می دادم، پس چکی با مبلغ ۴۰% از فروش را برای شما می فرستم”.
موجودی خود را به روز نگه دارید.
سپس بلافاصله لیست را خود را به روز کنید تا مکان جدیدی که اثر شما به آنجا فرستاده شده است را پیگیری نمایید. ما خوش شانس هستیم که برای این بخش حیاتی از تجارت هنر، آرشیو آثار هنری را داریم! بهتر است راجع به داستان های وحشتناکی که درمورد گالری هایی که آثار هنرمندان را “گم می کنند” یا بطور کلی انکار می کنند که آن آثار در دست شان بوده است، شنیده ام، و حتی تجربه کرده ام، چیزی نگویم.
تجارت هنر سطوح مختلفی دارد ــ شما باید به اندازه چند نفر کار کنید.
به عنوان یک مربی خلاقیت، با بسیاری از افراد با استعداد صحبت می کنم که امیدوارند روزی گالری کار آنها را بپسندد و به شهرت برسند، تا بتوانند هم کاری که عاشقش هستند را انجام دهند و هم درآمد داشته باشند. عالی به نظر می رسد، و من هم آنها را به انجام این کار تشویق می کنم. اما این روزها پیدا کردن فقط یک گالری که بتواند به کسب و کار هنری شما رونق بدهد، کافی نیست.
این روزها، داشتن حرفه ای موفق در هنر، به معنای کار کردن با گالری ها، مشاوران، کلکسیونرها و کارگزاران هنری است، بهتر است تا آنجا که می توانید تعدادشان بیشتر باشد.
به مدل “فروشگاه شهروند” برمی گردیم.
به عنوان یک فروشنده چراغ قوه، می توانید کالای خود را در طول سال در قفسه ها جا دهید. یک گالری، بر خلاف یک فروشگاه خرده فروشی، در ۲۴ ماه، فقط ۴ هفته اثر شما را به نمایش می گذارد. آنها هنرمندان ثابتی دارند که یک دیوار فقط به آثار آنها اختصاص دارد، و برخی از گالری بیش از ۲۰ هنرمند ثابت دارند.
با این حساب، برای اینکه آثار شما در تمام روزهای سال به نمایش گذاشته شوند، به ۲۴ گالری نیاز دارید. خود من ۲۴ گالری در اختیار ندارم، اما با کار کردن با گالری ها، مشاوران، معماران، طراحان و کلکسیونر ها برای زندگی ام درآمد کسب می کنم.
هنر، یک مدل تجارتی “هرچه بیشتر، بهتر” است.
هرچه بیشتر آثار خود را به دنیای خارج نشان دهید، افراد بیشتری می توانند آنها را ببینند و احتمالا بخرند. هرچه که راه های بیشتری برای کسب درآمد داشته باشید، پول بیشتری کسب خواهید کرد.
اگر تازه شروع کرده اید، سعی کنید به لیست ایمیل کلیه ی موزه ها و گالری های محلی تان وارد شوید. به این ترتیب، اطلاعیه های مربوط به افتتاحیه ها را دریافت خواهید کرد، البته بعضی از آنها فقط برای اعضای موزه باز است.
انجام اش دهید.
از نوشیدنی رایگان لذت ببرید، و تا آنجا که می توانید با اشخاص جدید آشنا شوید. کسب و کار هنر، مانند بسیاری دیگر، براساس قرار گرفتن در معرض نمایش و روابط ساخته شده است.
آمادگی پیش رفتن در مسیر کسب و کار هنری تان هستید؟ سعی کنید به کلاس های آموزشی مربیگری خلاقانه بروید یا ببینید چگونه بایگانی آثار هنری می تواند به سازماندهی و رشد حرفه شما کمک کند.