در حال بارگزاری
لطفا شکیبا باشید...
آلونک
مجید حق دوست
سرزمین فریادهای خاموش
جنوب کرمان ، اینجا آب نیست، برق نیست، توالتی هم وجود ندارد. آدمها برای خلاصشدن کمی دورتر از کپر خود، روی کپهای خاک خود را راحت میکنند. تن و صورتشان ماه به ماه هم رنگ آب نمیبیند. برای همین است که بیماری زیاد است. قارچ و بیماریهای فراوان پوستی. دخترها با موهای بلند و کوتاه تصوری از شانه ندارند. هیچ مویی صبح به صبح شانه نمیخورد، بافته نمیشود. اینجا زن و مرد فقط رنجهای خود را میبافند. اینجا دهان همه آدمها بوی گرسنگی میدهد و پسرهای 12-11 ساله، شلوارهای گشاد پدرهای خود را با طناب روی کمرشان سفت میکنند. اینجا وصله بیداد میکند. تن هیچکس لباسی نیست که وصلهای نداشته باشد. لباسها چنان کهنه است که میتوان نخهای تاروپود را یکبهیک شمرد. اسمها عوض میشوند و آدمها یکی هستند. از مسافتی به مسافتی دیگر. اینجا همه چیز تکراری است. کپرنشینان اگر خیلی خوشبخت باشند، بلدی پیدا میکنند تا از تیر چراغ برق برایشان رشتهای نور بیاورد.
حامد امیرنژاد
تهدید حاشیه نشینی
میان عوامل جاذبه شهر بجنورد بخصوص بعد از مرکز استان شدن و عوامل دافعه محل سکونت قبلی با حاشیه نشینی رابطه معناداری وجود دارد . می توان از عوامل موثر بر شکل گیری حاشیه نشینی در این شهر به بیکاری ، درآمد کم ، و مهاجرت گسترده از محیط های شهری کوچک و روستاهای اطراف اشاره کرد که ناشی از عوامل اقتصادی(جاذبه های شهری بخصوص بهره مندی از شرایط بهتر زندگی در کسب درآمد ، یافتن شغل ، امکانات شهری و دافعه های روستایی) و دافعه های اجتماعی فرهنگی در محل سکونت قبلی بوده است و این امر موجب بروز انواع ناهنجاری ها از قبیل وجود ساخت و سازهای غیر مجاز و ایجاد سیمای نامطلوب ،تراکم جمعیت ، افزایش جرم و جنایت ، آلودگی زیست محیطی ، قانون گریزی و ... می شود
علیرضا معصومی
زندگی جهمنی در بهشت
میگویند در بهشت زندگی میکنیم، اما هیچ چیز نداریم. نه آب، نه گاز، نه راه، نه مدرسه. آفاق، یک پرده کهنه را کنار میزند و میگوید: «نگاه کنید! همین پشت، خودمان را میشوییم. جهاد هفتهای یک بار با تانکر آب میآورد» بچهها دورش را میگیرند. قد و نیم قد هستند. یکیشان، آنکه کوچکتر است، انگار که فهمیده باشد موضوع مهمی در کار است، به تقلید از مادر، پرده جلوی خانهشان را کنار میزند تا بشود عکس گرفت. خانه، یکی از 6 اتاق ردیف شده کنار هم است که در هر کدام یک خانواده زندگی میکنند. در خانه هم همان پرده رنگ و رو رفته است که پسر بچه آن را کنار زده. کنار اتاقها وسایل مختصری دیده میشود. چند دست رختخواب، یک زیرانداز کهنه، چند تکه ظرف و خرده ریزهای دیگر. بیرون اتاق هم آفتابههای پلاستیکی ردیف شدهاند. تمام دارایی خانواده همین است.قبلاً روی زمین کشاورزی کار میکردیم. به خاطر اینکه دستمان تنگ بود با بنیاد هماهنگ شدیم. حالا بنیاد زمینهایمان را گرفته. شکایت کردهایم اما هنوز که نتیجه نداده. هیچ درآمدی نداریم غیر از یارانه.»
فـیـلـم و عـکـس خـبـری، مـسـتـنـد نـورفـتـو
صفحه اول
عکس
خبری
مستند
فیلم
خبری
مستند
رویدادها
ارسال عکس و فیلم
جستجو
ارتباط با ما