بحران%20زباله%20پراکنی%20در%20روز%20طبیعت
بهروز خسروی

بحران زباله پراکنی در روز طبیعت


فقط کافی است در وقت سفر و تعطیلات نوروزی نگاهی به دور و بر خودمان بیندازیم. تقریباً هیچ محیط طبیعی اعم از جنگل و کوه و رودخانه و ساحل و دریا و بیابان را نمی‌توانید بیابید که ردپایی از انسان و زباله در آن نباشد. بار سفر که می‌بندیم، تا بن دندان خودروی شخصی‌مان را مملو از انواع آذوقه می‌کنیم به طوری‌که گاه چندین برابر نیاز غذایی‌مان را با خود می‌بریم و مصرف می‌کنیم و دست آخر نیز پسماندهایش را به گوشه و کنار پرتاب می‌کنیم. شدت پراکنده‌سازی انواع زباله بویژه پسماندهای پلاستیکی و.... در طبیعت ایران به حدی است که حتی جهانگردان و طبیعت گردانی که به کشورمان می‌آیند نخستین چیزی که به زبان می‌آورند این است: «ایران خیلی زیباست اما چرا این همه زباله در طبیعت شما ریخته می‌شود، هر کجا می‌رویم مملو از زباله است؟!» انگار به ما یاد نداده‌اند که طبیعت زباله‌دانی نیست، انگار نمی‌بینیم که دیگر هیچ تفرجگاهی باقی نمانده که مصون از زباله باشد و بتواند در آینده فرزندان ما را میزبانی کند، گاهی زمین و ساحل را که می‌کنیم تا عمق نیم تا یک متری به زباله می‌رسیم،


مصرف%20قلیان%20در%20ارتفاعات%20شمال%20تهران%20در%20ایام%20کرونا
فاضل بیگی

مصرف قلیان در ارتفاعات شمال تهران در ایام کرونا


شهروندی از تهران هر هفته به دربند و درکه می‌رود و مسیر کوهنوردی را می‌گیرد و می‌رود بالا ولی می‌بیند مردم عادی که اهل کوه‌پیمایی نیستند و برای خوش‌گذراندن به دربند و درکه می‌آیند، در حالی که خود را ملزم به ماسک زدن نمی‌دانند به قلیان‌هایی پک می‌زنند که صاحبان غرفه‌ها ادعا می‌کنند با رعایت پروتکل‌های بهداشتی سرو می‌شود. وی دیده است که مصداق رعایت پروتکل در این غرفه‌ها فقط تعویض دهنی قلیان است و دیده مردم با همین جمله کوتاه قانع شده‌اند و دل به دل هم داده‌اند و قلیان شیده‌اند. قلیان‌های دربند و درکه دانه‌ای 20هزار تومان است که اگر مشتری‌ها چانه بزند با 15هزار تومان هم چاق می‌شود.کرونا در ارتفاعات شمال تهران و در تفرجگاه‌های شمیرانات کاملا آزاد است و کاری هم به مصوبات ستادملی مقابله با این بیماری ندارد. بعد از شیوع کرونا مشتری قهوه‌خانه‌ها و سفره‌خانه‌های سنتی کم شدند و در حالی که دولت آنها را مجبور به تعطیلی کرده‌ بود اما موجران کاری به این حرف‌ها نداشتند و اجاره‌شان را می‌خواستند؛ پس مستاجران که نمی‌توانستند هم تعطیل باشند و هم پول اجاره و بیمه و مالیات بدهند، کار را از سر گرفتند.