در حال بارگزاری
لطفا شکیبا باشید...
بازی کودکان
مجید حق دوست
سرزمین فریادهای خاموش
جنوب کرمان ، اینجا آب نیست، برق نیست، توالتی هم وجود ندارد. آدمها برای خلاصشدن کمی دورتر از کپر خود، روی کپهای خاک خود را راحت میکنند. تن و صورتشان ماه به ماه هم رنگ آب نمیبیند. برای همین است که بیماری زیاد است. قارچ و بیماریهای فراوان پوستی. دخترها با موهای بلند و کوتاه تصوری از شانه ندارند. هیچ مویی صبح به صبح شانه نمیخورد، بافته نمیشود. اینجا زن و مرد فقط رنجهای خود را میبافند. اینجا دهان همه آدمها بوی گرسنگی میدهد و پسرهای 12-11 ساله، شلوارهای گشاد پدرهای خود را با طناب روی کمرشان سفت میکنند. اینجا وصله بیداد میکند. تن هیچکس لباسی نیست که وصلهای نداشته باشد. لباسها چنان کهنه است که میتوان نخهای تاروپود را یکبهیک شمرد. اسمها عوض میشوند و آدمها یکی هستند. از مسافتی به مسافتی دیگر. اینجا همه چیز تکراری است. کپرنشینان اگر خیلی خوشبخت باشند، بلدی پیدا میکنند تا از تیر چراغ برق برایشان رشتهای نور بیاورد.
مریم رضایی / حیدر رضایی
رویارویی با کرونا در روز طبیعت
سیزدهمین روز فروردین 1400 که برای دومین سال پیاپی با دغدغه ها و نگرانی های کرونایی همراه بود، در حالی سپری شد که بوستان ها به دلیل ممنوعیت اعمال شده خلوت بودند، اما فضاهای باز اطراف شهرها، تبدیل به تفرجگاه مردمی شده بودند که به هر دلیل، کرونا دغدغه نخست و جدی آنها نبود.
فـیـلـم و عـکـس خـبـری، مـسـتـنـد نـورفـتـو
صفحه اول
عکس
خبری
مستند
فیلم
خبری
مستند
رویدادها
ارسال عکس و فیلم
جستجو
ارتباط با ما