63182
1400/10/11     14:36
ساندرا بروستر از روند خود و تأثیر حافظه می‌گوید.

میراث حضور در آثار ساندرا بروستر و آنچه در تغییر مکان، بر هویت تأثیر می‌گذارد

ساندرا بروستر (متولد 1973) هنرمند تجسمی، کانادایی آفریقایی‌تبار مستقر در تورنتو است. کار او ماهیتی چند رشته‌ای دارد و به مفاهیم هویت ٬ بازنمایی و حافظه و حضور سیاه‌پوستان در کانادا می‌پردازد.

ساندرا بروستر
بروستر در یک خانواده مهاجر اهل کشور گویان متولد شد و در شهر پیکرینگ، انتاریو رشد نمود. وی کارشناسی هنرهای زیبا را در دانشگاه یورک در سال ۱۹۹۷ و کارشناسی ارشد خود را در رشته مطالعات تصویری در دانشگاه تورنتو در سال ۲۰۱۷ به پایان رساند. نمایشگاه پایان‌نامه وی با عنوان ردپا (شواهدی از گذشته) در موزه هنر دانشگاه تورنتو به نمایش درآمده.

آثار اولیه بروستر بر روی پرتره‌های سنتی متمرکز بودند. سپس به سمت طراحی و مجسمه‌های فلزی روی آورد و در کانادا، ایالات‌متحده، کارائیب و آفریقای جنوبی به نمایش گذاشته‌شده است. در برنامه‌های اقامت هنرمندان، در کشورهای برزیل، کانادا، ترینیداد و توباگو و آفریقای جنوبی شرکت نموده و آثارش در مجلات متعددی ازجمله Caribbean Beat” “The Walrus”, “به چاپ رسیده است.

یکی از برجسته‌ترین آثار بروستر مجموعه‌ای با عنوان ـ اسمیت ـ است ٬مجموعه‌ای از نقاشی‌هایی که هویت و بازنمایی را زیر سؤال می‌برند. مجموعه اسمیت در سال ۲۰۱۴ زمانی آغاز شد که بروستر شروع به بریدن صفحات بانام «اسمیت» از دفترچه تلفن نمود و این صفحات را بر روی صورت تصاویر چهره‌های آفریقایی کلاژ نمود. این مجموعه شخصیت‌ها، خواسته‌ها و داستان‌های شخصی این افراد را با استفاده از یک روش تصویری یکپارچه ترکیب می‌کند که هرگونه احساس فردیت را از بین می‌برد. بروستر سرانجام این آثار را به مجموعه‌ای از نقاشی‌ها تبدیل کرد که تأثیر خشونت با اسلحه بر مردان سیاه‌پوست جوان در تورنتو را نمایش می‌دهند.

آثار ساندرا بروستر

ساندرا بروستر در سال 2009 از طرف شورای هنر انتاریو جایزه عنوان “ Artist In Education” را دریافت نمود.

بروستر برنده جایزه هنرهای تجسمی ” Toronto Friends of the “ Visual Arts (2018)شد ٬ نمایش او در گالری اسپیس، هویت و حافظه را از طریق عکاسی و ظهور و انتقال تصویر  بر بستری دیگر  را می‌نمایاند.

او همچنین برنده جایزه گاتوزو ”Gattuso”از جشنواره عکاسی ” Scotiabank CONTACT (2017) “ است.

همه‌چیز مبهم است It’s all a blur… عنوان مجموعه‌ای از پرتره‌هاست که توسط تکنیک ژل انتقال تصویر خلق‌شده‌اند.

هنرمند از این رسانه به‌عنوان استعاره‌ای برای حرکت یا تغییر از مکانی به مکان دیگر استفاده می‌کند، به‌ویژه در مورد مهاجرت والدین و همسالان خود که در اواخر دهه ۱۹۶۰ گویان را به مقصد تورنتو ترک گفته‌اند. این مجموعه با الهام از ارزشمندی عکس‌های قدیمی و ارتباط آن‌ها با زمان و حافظه است، درروند انتقال ژلاتین که با آشکارسازی عیوب به‌جامانده از چین‌وچروک و پارگی و تاشدگی عکس‌ها در کیفیت فیزیکی آن‌ها مبالغه می‌نماید. (سمبولی از مهاجرت خود او از بستری به بستر دیگراست.) علاقه‌مندی بروستر در این است که چگونه تغییر، به‌ویژه تغییر مکان، بر هویت تأثیر می‌گذارد. او این اثر را به نوشتار دیون براند مرتبط می‌نماید که پیچیدگی‌های مربوط به شکل‌گیری احساس خود را بررسی و بر همان نسل کارائیبی که به کانادا می‌آیند تمرکز می‌نماید. آن‌ها مغرور می‌شوند ـ که بودیم و که هستیم و چه کسی خواهیم شد.

هنرمند سوژه‌های خود را هدایت می‌کند تا در حین عکاسی از آن‌ها حرکت کنند. سپس، با استفاده از یک ژل انتقال تصویر ٬ عکس‌های خود را به سطح جدیدی منتقل می‌کند و تغییرات چین‌وچروک‌ها و فضاهای خالی را که جوهر به آن نمی‌چسبد، ثبت می‌کند. این آثار لایه‌ای از تأثیرات موجود در وضعیت طبقاتی را زیر پا می‌گذارند و به تصویر می‌کشد. آن‌ها خود را درحرکت تداعی می‌کنند، زمان و مکان را تجسم می‌کنند و فرهنگ‌ها و داستان‌هایی را که از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شوند را روایت می‌کنند.

آثار ساندرا بروستر

در بهار امسال ۲۰۲۱، جشنواره عکاسی Evergreen” Scotiabank CONTACT ٬ پذیرای ساندرا بروستر در رزیدنسی این جشنواره است.

بروستر در اقامتگاه “Evergreen Brick Works” از ماه مه تا سپتامبر 2021، تحقیق برای یک اثر هنری جدید را در خصوص حضور سیاه‌پوستان در دره دان آغاز می‌نماید که در بهار 2022 توسط Evergreen و CONTACT ارائه می‌شود.

بروستر این تحقیق را با همکاری ”Jacqueline L. Scott” بنیان‌گذار” Black Outdoors” – پیش می‌برد که این فعال و محقق، دسترسی سیاه‌پوستان و کسب لذت آن‌ها از فضاهای باز را آموزش می‌دهد و حمایت می‌نماید. کار شخص اسکات بر سوژه «فهم بیابان در تخیل سیاه‌پوستان» متمرکز است. در طول اقامت، بروستر و اسکات مجموعه‌ای از پیاده‌روی‌ها را در داخل و اطراف دره دان انجام می‌دهند و تحقیقات خود را به اشتراک گذاشته و روایت‌های جدید در مورد تجربیات سیاه‌پوستان و بیابان در تورنتو را با مشارکت یکدیگر به‌پیش می‌برند.

این پروژه بر اساس یکی از کارهای قبلی بروستر، ”Hiking Black Creek (2017)” است، یک زوج را به تصویر می‌کشد که پس از مهاجرت‌های جداگانه از گویان به کانادا، مجدداً به هم می‌رسند، درحالی‌که جریان آب بلک کریک (نهری در تورنتو) را طی می‌نمایند. در این عکس‌ها با مقیاس بزرگ که مبتنی بر انتقال ژلاتین عکس هستند، بروستر جایگاه خود را در چشم‌انداز کانادا تأکید می‌نماید. در این کار، بروستر، کانادا و گویان، جنگل‌های تورنتو و جنگل آمازون را به هم متصل می‌نماید و دیدگاه‌های جدیدی را در مورد ایده خانه و تعلق ارائه می‌دهد.

آثار ساندرا بروستر

نمایشگاه انفرادی ساندرا بروستر بدون عنوان “Blur” در گالری هنر انتاریو برگزار گردیده٬وی دغدغه خود را با اهمیت روایتگری، حافظه، تجربه و تغییر مکانش ادامه می‌دهد. موضوعاتی که او از طریق روند انتقال ژلاتین در تصویر بررسی می‌نماید. تصویری عظیم، بدون عنوان (مبهم) (2019–2017)، به مخاطب ارائه می‌نماید و شروع یک بررسی شخصی و چند حسی از لایه‌های خود، حرکت و حضور غیرقابل‌حذف سیاه‌پوستان در فضاهایی که اغلب در برابر هویت آن‌ها مقاومت می‌نماید. Walk on by (2018)، ویدیو تبدیل‌شده از یک فیلم سوپر ۸ بدون صدا، به طرز شگفت‌انگیزی برخورد زمان و فناوری را ارائه می‌دهد، درحالی‌که در نمایشگاه بدون عنوان (۲۰۱۶-۲۰۱۵) مجموعه‌ای از پرتره‌ها را روی پانل‌های چوبی نمایش می‌دهد و بازتابی است از دغدغه هنرمند نسبت به زندگی درونی سوژه‌هایش. وی همه جزییات نمایشگاه هم‌زمان و هم‌مکان را در هم می‌آمیزند و علاقه بروستر به تأثیرات مداوم مهاجرت از کارائیب به کانادا، گفتگوی بین نسلی و پیچیدگی‌هایی را که ادعای بودن در یک مکان درحالی‌که احساس ارتباط با مکان دیگری را دارد، بیشتر می‌نماید.

در ادامه نیل پرایس گفتگویی با ساندرا بروستر درباره روند تأثیر حافظه و میراث ماندگار حضور را می‌خوانیم:

نیل پرایس: شما به‌عنوان بخشی از تمرین خود، تصاویری با روند انتقال ژلاتین خلق نموده‌اید. به من بگویید چرا شما به این روند علاقه‌مند شدید.

ساندرا بروستر: در مجموعه اولیه‌ای به نام اسمیت، من مجموعه‌ای از شخصیت‌ها را با آرایش موی آفریقایی ایجاد کردم که در روایت‌های بصری مختلف کشیده و نقاشی شده بودند و آن‌ها را در شبکه‌هایی روی صفحات چوبی بزرگ قراردادم. چهره این شخصیت‌ها را با قسمت‌هایی از صفحات بخش «اسمیت» فهرست دفتر تلفن جایگزین نمودم.

من روند انتقال ژل را در نقاشی‌های مختلف کشف کردم و به مواد کلاژ و ترکیب مواد علاقه‌مند بودم. در ابتدا، من فقط بخش‌هایی از دفترچه تلفن را برش می‌دادم و آن‌ها را روی سطح می‌چسبانیدم، اما سپس شروع به انتقال با جوهر به چوب نمودم. من شروع به عکاسی از مردم، بزرگنمایی آن‌ها، چاپ آن‌ها و استفاده از روند انتقال ژلاتین در میان گستره اسمیت‌ها نمودم. درحالی‌که اسمیت‌ها برای تمسخر مفهوم اجتماع یکپارچه سیاه‌پوستان ایجاد شده بودند، تصاویر بزرگ‌تر از افرادی بود که تصویر شده بودند و این به معنای ارتباط بین نمایش واقع‌بینانه مردم و اسمیت‌های یکپارچه بود.

من نتیجه این روند انتقال را بسیار دوست داشتم. آن‌ها ظاهری فرسوده و از بین رفته، مانند پوسترهایی در کنار ساختمان‌ها داشتند. وقتی برنامه کارشناسی ارشد خود را در دانشگاه تورنتو شروع کردم، تصمیم گرفتم روی این فرآیند تمرکز کنم تا بیشتر علت جذب شدن به آن را بررسی کنم. این به من اجازه داد تا مدتی وقت بگذارم تا در امکانات مختلف بر روی تفسیر نتایج انتقال تحقیق نمایم.

سیاه‌پوستان ترفندی دارند که بتوانند جلوی خود را بگیرند و چیزی را برای خود نگه‌دارند و آن ترفند این است که بتوانیم بخش‌هایی از خودمان را پنهان نماییم.

آثار ساندرا بروستر

نیل پرایس: آیا یک تأثیر واقعی از روند انتقال ژلاتین به وجود می‌آید که راه‌های تفسیری زیادی را باز می‌کند؟

 ساندرا بروستر: بله انتقال در مورد جابجایی از مکانی به مکان دیگر است. جوهر از سطح کاغذ خارج‌شده و به سطح دیگری منتقل می‌شود؛ و به دلیل کنترل محدودی که روی این فرآیند دارم، ممکن است کاغذی که با آن کار می‌کنم پاره یا چروک شود. گاهی جوهر کاملاً به سطح نمی‌چسبد. این درنهایت به کیفیت تصویر می‌افزاید. موضوعی که به تمرین کلی من متصل است، حرکت مردم از کارائیب به تورنتو است و اینکه چگونه تغییر مکان و محیط بر احساس خود افراد نه‌تنها بر خودشان بلکه بر فرزندانشان نیز تأثیر می‌گذارد؛ بنابراین فرایند انتقال را شبیه آنچه هنگام مهاجرت فرد از مکانی به مکان دیگر اتفاق می‌افتد می‌بینم که تغییری رخ می‌دهد.

نیل پرایس: شما نمایشگاه خود را در گالری هنر انتاریو با عنوان “Blur” نام‌گذاری نموده‌اید. «ابهام » همیشه به‌عنوان چیزی مثبت یا تأییدکننده درک نمی‌شود. واژه را در چارچوب این نمایشگاه چگونه تعریف می‌نمایید؟

ساندرا بروستر: مجموعه “BLUR” با تمام تفاسیری که ذکر کردم بازی می‌کند و از آن‌ها الهام می‌گیرد: اینکه چگونه آثار جابجایی را بررسی کرده و به مهاجرت اشاره نموده و چگونه تأثیرات مهاجرت می‌تواند بر شکل‌گیری هویت فرد در اینجا تأثیر بگذارد و الهام‌بخش باشد ـ آیا این شخص دوباره متولدشده است؟ یا فرزند شخصی است که درجایی دیگر متولد شده است. مقصود نشان دادن افراد به‌صورت لایه‌ای و پیچیده است: این‌که مردم را تنها در یک بعد نبینم. [و آگاه باشید] که یک شخص از [هر دو] جنبه فردی که ملموس هست و بسیاری چیزهای ناملموس دیگر که شامل تجربیات آن‌ها در مورد زمان و مکان است، تشکیل‌شده – خواه به‌تنهایی یا از طریق روایتگری نسل پیشین به این امر دسترسی پیدا نماید-.

برای بسیاری از اعضای خانواده من که از نسل من یا جوان‌تر هستند، ما از طریق اعضای قدیمی خانواده در مورد گویان آموزش‌دیده‌ایم. به‌ویژه برای من ٬که خاطراتی را تجسم کرده‌ام که متعلق به من نیست. به‌نوعی من به آن‌ها دسترسی دارم و تصور می‌کنم این بسیار جالب است. همه این‌ها برایم یک ابهام ایجاد می‌کند: لایه‌ای زیبا و تأییدکننده – برای دانستن اینکه مردم اغلب آنچه تصور می‌نماییم هستند تا آنچه از بیرون می‌بینیم… دیون براند در کتاب خود ” Bread Out of Stone ” (1994) نوشت: “ما به خودمان مغرور می‌شویم ـ آنچه بودیم و هستیم و خواهیم شد.” این نقل‌قول برای من طنین‌انداز بود زیرا به‌سادگی و درعین‌حال با وزنی گذرا، ابعاد یک فرد را مجسم می‌نماید. من این تجسم را احساس هویت مشروع می‌دانم.

آثار ساندرا بروستر

نیل پرایس: تم‌های محو و محذوف در میان هنرمندان سیاه‌پوست شاغل در کانادا رایج است؛ و درعین‌حال در این نمایشگاه شما به‌نوعی این روایت را با مبهم ساختن آثار خود پیچیده‌تر نموده‌اید. شما درواقع درروند محو شدن نقش دارید. این موضوع چگونه با گفتگوی مربوط به محوشدگی مرتبط است؟

ساندرا بروستر: همانند یک مقاومت است، این‌طور نیست؟ سیاه‌پوستان ترفندی دارند که می‌توانند جلوی خود را بگیرند و چیزی را برای خود نگه‌دارند و آن ترفند در این است که بتوانیم بخش‌هایی از خودمان را پنهان نماییم. امیدوارم مردم با کار روبرو شوند و نوع خاصی از رابطه را با آن برقرار نمایند، زیرا آن‌ها فقط می‌دانند که من چه‌کار انجام می‌دهم، زیرا می‌دانند از کجا آمده‌ام، به دلیل اینکه آن‌ها از یک پس‌زمینه فرهنگی مشابه برخاسته‌اند. من نیز مانند برخی از هنرمندانی که به آن‌ها اشاره داشتید، به آگاهی به حضور ریشه‌دار در اینجا می‌رسم. با کتمان آشکار چیزی، فرد آن را بیشتر آشکار می‌نماید. این یک استراتژی بصری است.

نیل پرایس: تصاویر در برابر بررسی آسان یا گاه‌به‌گاه مقاومت می‌نمایند. بیننده باید سخت تلاش نماید تا آن‌ها را در نظر بگیرد تا بفهمد آن‌ها چه می‌گویند؛ اما به نظر من ممکن است شخصی، بسته به هویت یا تجربه زندگی یا سیاست خود، از انجام آن کار خودداری نماید. آن‌ها ممکن است تجربه بسیار متفاوتی داشته باشند و از دادن حق به اثر خودداری نمایند؛ بنابراین درباره نوع واکنش افراد نسبت به کار کنجکاو هستم. چه چیزی را در بین تماشاگران مشاهده نموده‌اید؟

ساندرا بروستر: من فکر می‌کنم به‌طورکلی مردم نسبت به آثار نگاه خود رادارند. واکنش‌های متفاوتی می‌بینم. مردم را می‌بینم که به موضوع مهاجرت واکنش نشان می‌دهند. من مشاهده کرده‌ام که بچه‌ها سرشان را با تصاویر تکان می‌دهند [می‌خندد]. یک زن به من گفت این کار او را به یاد تجربیات شخصی خود، مهاجرت از ترینیداد به انگلستان انداخت و وی را در مورد تأثیر مهاجرت و تأثیر تغییرات محیط به تأمل وا‌داشته. در ساختن کار صادق هستم من تصور می‌کنم مهاجرت واقعاً مهم است. من آن را به‌عنوان یک هویت مشروع می‌دانم که در آن شما اینجا هستید اما همیشه در اتصال به‌جایی دیگر دست‌وپنجه نرم می‌نمایید.

مجموعه Blur زمانی شروع شد که در تابستان سال 2016 در ” “Southside شیکاگو بودم. در حین کارآموزی در آنجا از من خواسته شد که در نمایشگاهی در فرانکلین، [گالری در حیاط پشتی] خانه هنرمند ادرا سوتو حضور داشته باشم. من سه تصویر از نمایشگاه Blur را از تصاویری که قبلاً در تورنتو گرفته بودم آماده نمودم. در طول اقامت من در شیکاگو وقوف دائمی از شرایط سیاسی وجود داشت. جوامع سیاه‌پوست احساس سرخوردگی، نادیده گرفته شدن و طرد شدن داشتند. ما در حال تهیه گزارش‌های مداوم و انتشار فیلم‌هایی از خشونت، تیراندازی سیاه‌پوستان توسط پلیس بودیم. مجموعه Blur، برای کسانی که آن را دیدند، این احساس پاک شدن و نادیده گرفته شدن را بیان کرد. بیان مردم از پروژه برای من این‌چنین بود.

آثار ساندرا بروستر

نیل پرایس: چه چیزی شمارا به سمت موادی که استفاده می‌کنید می‌کشاند؟ ارتباط آن‌ها باعلاقه شما به حافظه و تجربه چگونه است؟

ساندرا بروستر:درروند انتقال ژلاتین، بافت کاغذی که روی آن کار می‌کنم شبیه عکس‌های قدیمی می‌شود. من آن رابطه را دوست دارم. من روی دیوار فضاها کار می‌کنم زیرا با ایده جاودانه بودن اثر آن را طرح کرده‌ام. حتی وقتی تحت پوشش موسسه‌ای قرار می‌گیرد تا راه را برای کارهای جدید باز کند، نمی‌توانید منکر آن شوید که هنوز آنجاست. جاودانگی وجود دارد.

نیل پرایس: بله، من به یاد کارهای کاترین مک کیتریک در زمینه جغرافیای سیاه و تأثیر ماندگار آن‌ها بر نسل‌های آینده افتادم.

ساندرا بروستر: بله، حتی وقتی کار برداشته می‌شود، بعدازاینکه سنباده زده شد و سپس رنگ‌آمیزی شد، هنوز آنجاست. شاید ما آن را نبینیم، اما میراث ماندگاری وجود دارد. در همه آثار، اگرچه تصاویر معاصر هستند، اما از طریق ماده و بافتشان به گذشته اشاره می‌نمایند. من اذعان دارم که گذشته‌ای وجود دارد که بر تولید خلاق من تأثیر گذاشته است و انتخاب‌های من نیز از آن تأثیر پذیرفته است.

من در مراسم افتتاحیه “Blur” به این موضوع اشاره کردم. من هویت مدل‌ها را در تصاویر بر روی دیوار بزرگ به اشتراک گذاشتم – توکو متیوز، خواننده، نوازنده و یکی از دوستان من است که مادرش سالومه بی، نوازنده موسیقی جاز است و پدرش هوارد ماتیوس، بنیان‌گذار رستوران Underground Railroad بود. خواهر توکو SATE که به‌طور رسمی به‌عنوان سعیده بابا طالب شناخته می‌شود، یک خواننده شناخته‌شده در اینجا و خارج از کشور است. توکو و خواهرش را در دهه 1990 ملاقات کردم، زمانی که آن‌ها در گروهی به نام  “Blaxäm” به رهبری واشنگتن ساویج بودند. شانون ماراکل نیز خواننده این گروه بود.

برای من و بسیاری، “Blaxäm” نماینده تورنتو بود. موسیقی آن‌ها ترکیبی از بلوز، سول، راک بود. آن‌ها جسور و باانگیزه بودند و مطمئناً من از آن‌ها الهام گرفتم و بر نحوه دید من از شهر و نگاه خودم در آن تأثیر گذاشته است. توکو و خواهرش ادامه میراث والدین خود هستند و این خانواده برای بسیاری از مردم شهر اهمیت زیادی دارد. گروه، رستوران، موسیقی مادرشان، همگی تأثیرات ماندگاری بر جامعه تورنتو گذاشته‌اند.

اثر Blur نیز همین را نمایش می‌دهد. کارهای دیواری از این نظر جالب هستند. مردم همیشه نگران اتفاقاتی هستند که پس از پایان نمایش رخ می‌دهد، اما امیدوارم که تأثیر آن‌ها ماندگار باشد.

آثار ساندرا بروستر

نیل پرایس: از اینکه چگونه آثار به‌طور آشکار کوشش شمارا نشان می‌دهد، شگفت‌زده شده‌ام. شما می‌توانید آن را در پارگی، چین‌خوردگی و خراش مشاهده کنید. بازمانده یک کار خلاق را تشکیل می‌دهد. آیا علاقه بیشتری به دیده شدن آثار خود دارید؟

ساندرا بروستر: این سؤال خوبی است، زیرا وقتی به قطعه بزرگ بدون عنوان (۲۰۱۹ ـ ۲۰۱۷) از مجموعه مبهم در AGO نزدیک می‌شوم، به امکانات تفسیری و بزرگنمایی این جزئیات علاقه‌مند می‌شوم. این باعث می‌شود به آنچه در انتزاع و بافت اثر است فکر کنم؛ اما وقتی در مجاورت آن در مکان دیگری نزدیک می‌شوم، معانی می‌تواند تغییر کند. من به این موضوع بسیار علاقه‌مند هستم.

آثار ساندرا بروستر

نیل پرایس: شما کار خود را با کشیدن پرتره‌های قوی با ذغال آغاز کردید. آیا مردم از شما می‌پرسند چه زمانی می‌خواهید دوباره نقاشی را شروع کنید؟

ساندرا بروستر: من متوجه شده‌ام که وقتی روند انتقال ژلاتین را انجام می‌دهم، تصمیمات مشابهی را می‌گیرم که اگر نقاشی می‌کردم. این پل بین ترسیم و انتقال وجود دارد. شاید به این دلیل که انتقال تصویر نمای کاملی از تصویر نیست و نقاشی‌های من نیز چنین نیستند. همیشه بیشتر شبیه تفسیر موضوع است. فردی به من گفت که تصور می‌کرده که انتقال نوعی نقاشی است. من باید همیشه مردم را آگاه کنم. من آن‌ها را موازی هم می‌بینم. فرد دیگری که به پروسه انتقال آگاه است، به دلیل نحوه تولید آن‌ها آثار را نقاشی در نظر می‌گیرد. من آن‌ها را در [طبقه‌بندی] چاپ قرار می‌دهم.

آثار ساندرا بروستر

نیل پرایس: به‌استثنای ویدیوی بدون صدا در این نمایشگاه، واقعاً امکان تصور نمودن تصاویر در یک محیط خاص وجود نداشت. نشانه‌های متنی زیادی در اطراف تصاویر وجود ندارد تا بدانید تصاویر کجا گرفته‌شده‌اند. این امر مرا مجبور کرد تا درون نگرانه‌تر، تقریباً ازنظر روانی، در مورد آثار فکر کنم.

ساندرا بروستر: درست است. فکر می‌کنم این نمایش بیشتر درباره من و افرادی بود که می‌شناختم، بیشتر فردی بود و کمتر درباره صحنه. دریکی از آثار، تصویری از خودم بارها و بارها روی پنج صفحه چوبی منتقل می‌شود. من از آن به‌عنوان خودنگاره یاد نمی‌کنم؛ اما وقتی عکس اولیه را گرفتم، به دلیل کیفیت تأمل‌برانگیز و درون نگرانه آن، جالب‌توجه به نظر می‌رسد که جنبه‌های روانی را که ذکر کردید به ارمغان می‌آورد؛ بنابراین این آثار درباره موقعیت نیستند که حتی ممکن است فکر کردن به آن حواس شما را پرت نماید.

ویدئوی “Walk on by” تبدیل از یک فیلم سوپر ۸ است. می‌توانید بگویید که سوژه‌ها چهره‌های معاصر هستند که در یک شهر قدم می‌زنند، اما امیدوارم این تصور عمیق‌تر از مکان باشد. من به افرادی فکر می‌کنم که در آن فضاها حرکت می‌کنند و گاهی در منظره‌ای ترکیب می‌شوند.

آثار ساندرا بروستر
 






منبع خبر : مجله هنرهای تجسمی آوام/ شقایق سعیدی
اخبار مرتبط
پیتر%20شلدال%20درباره‌ی%20بی‌ینال%20ویتنی%20چه%20می‌گوید؟

پیتر شلدال درباره‌ی بی‌ینال ویتنی چه می‌گوید؟

پیتر شلدالِ منتقد از ژان میشل باسکیا می‌گوید بیِنال ویتنی در عصر اضطراب جز استثنائاتی نادر، هنرمندانِ جوان عمدتاً به موضوع هویّت ‌فردی یا برخلاف آن به امور سیاسیِ اجتماع‌گرا و سبک‌های هنریِ آشنا و متداول گرایش دارند.

تری%20کوهن،%20منتقد%20جوانی%20که%20تنها%20یک%20نویسنده%20نیست!

تری کوهن، منتقد جوانی که تنها یک نویسنده نیست!

در سال‌های اخیر گروه جدیدی از منتقدین جوان پا به عرصه‌ی هنرهای تجسمی گذاشته‌اند که دیگر تنها یک نویسنده محسوب نمی‌شوند؛ این منتقدین، اینک نه‌تنها شارح و تبیین‌گر، بلکه دست‌اندرکار برنامه‌ریزی و طراحی نمایشگاه‌ها هستند. این کیوریتورـ‌منتقدین بر تعریف نقد به‌مثابه‌ی تبیین، تعریف و جایگاه‌گذاری هنر، ...

نظرات

نظر شما