کشتی%20با%20چوخه
مهناز نوریان

کشتی با چوخه


روستای چرم در نزدیکی شهر کلات نادری شمال استان خراسان قرار گرفته است و مردم این روستا از اقوام کرد شادیلو هستند.یکی از سنت های قدیمی این روستا برگزاری کشتی با چوخه در ایام نوروز و عروسی هاست. این ورزش نمادی از روحیه پهلوانی مردم این سرزمین است که در روستاها و عشایر، در فضای باز روی زمین خاکی نرم انجام می شود. کشتی گیران لباس مخصوص با چوخه به تن می کنند.اوزان در کشتی چوخه ، دقیق نیست و زمان مسابقه حدودا ده دقیقه است.داوران این مسابقه اکثرا از پهلوانان و پیشکسوتان این رشته انتخاب می شوند. در این مراسم ساز و دهل می نوازند و تماشاگران ،کشتی گیران را تشویق میکنند. جوایز این کشتی به نام " قند " معروف است که در هر منطقه ای بسته به نوع آداب و روسم خود فرق می کند و شامل هدایایی مثل پول نقد، قالی ، گوسفند، قوچ و غیره می باشد.کشتی با چوخه ثبت ملی شده است و ضروری است که مسئولین ورزش در کشور نگاه ویژه ای به این مقوله داشته باشند تا این آیین و سنت به خوبی حفظ شود و در صورت برگزاری آن به نحو شایسته ،بسیاری از آسیبهای اجتماعی کم شده و به عنوان برنامه تفریحی و اجتماعی در نظر گرفته شود.



تاب%20هایی%20که%20تاب%20نمی%20آورند
مهناز نوریان

تاب هایی که تاب نمی آورند


فصل بهار و تابستان هم گذشت، این فصول هر چند موسم تفریح و فراغت است اما گاه برخی حوادث در محوطه بازی و تفریح در روستاهای نیشابور که ناشی از رعایت نکردن موارد ایمنی و غیراستاندارد بودن وسایل بازی است، شیرینی ساعت‌های خوش را به تلخی و نگرانی تبدیل می‌کند.طی سال‌های گذشته بارها شاهد آسیب کودکان و حتی مرگ آن‌ها در زمین‌های بازی بوده‌ایم و ظاهراً ضرب‌الاجل اداره استاندارد نیز در این زمینه چندان کارساز نبوده است. تابستان امسال هم تمام شد و این یعنی تنها روزهایی که کودکان می‌توانستند از فضای بازی محدوداستفاده کنند نیز، پایان یافت. فصل بهار و تابستان هر چند موسم تفریح و فراغت است اما گاه برخی حوادث در محوطه محدود بازی که ناشی از رعایت نکردن ایمنی و غیراستاندارد بودن وسایل بازی است، شیرینی ساعت‌های خوش را به تلخی و نگرانی تبدیل می‌کند.در حقیقت وجود فضاهای بی‌دفاع تفریح، سلامت شهروندان به‌خصوص کودکان و نوجوانان را تهدید می‌کند.



مراقبت%20با%20هزاران%20سختی
رضا عبدل پور

مراقبت با هزاران سختی


والدینی که فرزندی معلول در خانه دارند از چند ناحیه زیر فشارهستند. برخی از آنها تولد فرزندی معلول را حق خود نمی دانند و از زمین و آسمان گله دارند، در عین حال چون نتوانسته اند جلوی بروز این اتفاق را بگیرند همواره خود را ملامت می کنند. برخی اما نه تنها خود را بلکه کودک را نیز مقصر می دانند، چون او را مسبب همه سختی های خود می دانند.همین است که زن و شوهرهایی که صاحب کودکی معلول می شوند به هم می ریزند، خشمگین می شوند، در خود می خزند، افسرده می شوند و احساس یاس و ناامیدی می کنند.این احساس در بین والدینی که فرزند معلول ذهنی دارند قوی تر است، چون کودکان آنها در قبال زحماتی که اطرافیان برای آموزش شان می کشند واکنشی که گویای پیشرفت آنها باشد، بروز نمی دهند. دلزدگی بیشتر والدین نیز از این بابت است.هزینه های نگهداری معلولان زیاد است؛ از مخارج عادی زندگی گرفته تا هزینه های گفتاردرمانی، کاردرمانی، فیزیوتراپی و وسایل کمک توانبخشی مثل عصا، ویلچر، بریس، تخت برقی و تشک مواج برای بیماران قطع نخاع.