زابل%20،%20شهر%20سوخته
حیدر رضایی

زابل ، شهر سوخته


زابل شهر کوچکی است، اما مشکلات بزرگی دارد.جایی که بیکاری و فقر دارد، وهر جا بیکاری و فقر هست، فسادهم هست.زابل نگرانی دیگری هم دارد. نگران کودکانی که غذای خوب ندارند، بهداشت ندارند، تفریح و رفاه ندارند و جز بازی با تل ماسه‌ها که همیشگی است؛ چاره دیگری برای انتخا ب زندگی بهتر پیش روی خود نمی‌بینند.زابل نگران نوجوانانش هم هست. نگران نوجوانانی که دبیرستان نمی‌روند و کسی از آنها نمی‌خواهد عضو کتابخانه شود چراکه کتابخانه‌ای هم نیست تاعضوی بخواهد. و از این که به مدرسه نمی‌روند ناراحت نیستند، چون می‌دانند اگر درس بخوانند باید از زابل بروند؛وقتی زابل فقط یک کتابفروشی دارد که کتاب‌های سفارشی اساتید دانشگاه را می‌آورد و به دانشجویان می‌فروشد و از دو طرف سودی اندک می‌گیرد.یا این که دانشجویان دانشگاهش هم فقط مدرک می‌گیرند و کاری برای آنها در شهرشان پیدا نمی‌شود و...انگار وقتی فقر باشد بقیه مشکلات هم پی در پی می‌آید.





متروکه%20پر%20رفت%20و%20آمد
علی تشکری

متروکه پر رفت و آمد


ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ‌«ﺁﺭد ﻣﺎﺷینچیان» دﺭ ﺳﺎﻝ 1311 ﺑﺎ ﺍﺳﺘﻔﺎدﻩ ﺍﺯ ماشین‌آﻻﺕ ﻭﺍﺭدﺍﺗﯽ ﺍﺯ ﺁﻟﻤﺎﻥ دﺭ ﺍﺑﺘﺪﺍﯼ ﺟﺎدﻩ ﻗﺰﻭﯾﻦ - ﻫﻤﺪﺍﻥ ﮐﻤﯽ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺍﺯ دﺭﻭﺍﺯﻩ ﺭﺷﺖ ﺗﺎﺳﯿﺲ ﺷﺪ. ﺗﻮﻟﯿﺪ ﺭﻭﺯﺍﻧﻪ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﮐﻪ ﺗﺎ ﺳﺎل‌های‌ ﻃﻮﻻﻧﯽ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﻓﻌﺎﻝ ﺑﻮد ﺭﻭﺯﺍﻧﻪ 100 ﺧﺮﻭﺍﺭ ﺁﺭد ﺑﻮد. ﻫﻢ ﺍﮐﻨﻮﻥ ﺑﺨﺶ‌هاﯾﯽ ﺍﺯ ﺑﻨﺎﯼ ﺳﺘﺮﮎ ﺍﯾﻦ ﻭﺍﺣﺪ ﺗﻮﻟﯿﺪﯼ ﮐﻪ دﺭ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﻋﻈﯿﻢ‌ترین ﺑﻨﺎﯼ ﺷﻬﺮ ﻗﺰﻭﯾﻦ ﺑﻪ ﺷﻤﺎﺭ ﻣﯽ‌ﺭﻓﺖ، ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﺍﺳﺘﻮﺍﺭ ﺑﺮﺟﺎﯼ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ‌هاﯼ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﺁﺭد ﮐﻪ ‌ «ﺁﺭد ﻣﺎﺷﯿﻨﭽﯿﺎﻥ‌» ﻭ ‌ «ﺁﺭد ﺍﯾﺮﺍﻥ‌» ﻣﻬﻢ‌ترین ﺁﻧﻬﺎ ﺑﻮدﻧﺪ ﺑﺎ ﺑﺎﻻ ﺑﺮدﻥ ﺗﻮﺍﻥ ﺻﻨﻌﺘﯽ ﺷﻬﺮ ﻭ ﺟﺬﺏ ﻧﯿﺮﻭﻫﺎﯼ ﮐﺎﺭ، ﻧﻘﺶ ﻣﻮﺛﺮﯼ دﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﺮدﻡ ﻗﺰﻭﯾﻦ دﺍﺷﺘﻨﺪ ﮐﻪ دﺭ ﺁﻥ ﺳﺎﻝ‌ها، به لحاﻅ معیشت ﺑﺎ ﻣﺸﮑﻼﺕ ﻓﺮﺍﻭﺍﻧﯽ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺭﻭ ﺑﻮدﻧﺪ. ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ‌ «ﺁﺭد ﺍﯾﺮﺍﻥ ‌» دﺍﺭﺍﯼ 14 ﺍﻧﺒﺎﺭ ﺑﺰﺭﮒ ﺑﻪ ﮔﻨﺠﺎﯾﺶ ﭘﻨﺠﺎﻩ ﻫﺰﺍﺭ ﺧﺮﻭﺍﺭ ﮔﻨﺪﻡ ﺑﻮد ﻭ ﺁﺭد ﺗﻮﻟﯿﺪﯼ ﺁﻥ ﺑﻪ ﺍﺳﺘﺎﻥ‌هاﯼ ﮔﯿﻼﻥ، ﺧﻮﺭﺳﺘﺎﻥ ﻭ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﺻﺎدﺭ ﻣﯽ ﺷﺪ. ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﺗﺎ ﺳﺎﻝ‌هاﯼ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ دﻭﺭﺍﻥ جنگ جهانی اول ﻧﯿﺰ ﮐﺎﺭ ﻣﯽ ﮐﺮد ﻭ ﺳﭙﺲ ﺑﺎ ﺗﻌﻄﯿﻠﯽ ﺗﺪﺭﯾﺠﯽ، ﻣﺘﺮﻭﮐﻪ و امروزه به پاتوقی برای معتادان تبدیل شده است.